نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه معماری، واحد هشتگرد، دانشگاه آزاد اسلامی، هشتگرد، ایران
2 دانشجوی دکتری تخصصی معماری، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد قزوین، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Introduction:
The phenomenon of robbery threatens the social and economic security of citizens. This phenomenon, which is in some way connected with the security of the country, creates insecurity in the community in terms of bringing about physical and mental harm to those who are losing money. From decades ago, especially since the 1960s, there has been growing interest in studying the role of the environment in delinquency and in contrast to the impact of environmental conditions on crime prevention. This issue, along with the failure or limited success of the official policy of the criminal justice system in combating crime, has been important to prevent crime. One of the preventive strategies of crime and, consequently, theft, is "crime prevention through environmental design". The purpose of this paper is to present an analytical model of the physical indicators of crime prevention (robbery) of residential buildings and comparative study of these indicators in the new and old urbanized Qazvin context. The studied area is district one (worn-out texture) and district three (new texture) of municipality of Qazvin.
Material & Methods:
The research method used in this research was based on the purpose of the applied and descriptive-analytical nature. The data collection in this research was carried out in two stages: firstly, by using library and documentary studies, the background of the subject and the theoretical framework of the research was known. In the next step, by using the obtained information, a five-level analytical model of the physical criteria for preventing theft was presented. Then, a questionnaire was developed by using the Super decision program and distributed among 15 experts from crime prevention experts, architects and urban planners. In the second stage, which was conducted as a field survey, the criteria which obtained in the first stage were evaluated in the sample population. To analyze the data from the questionnaires and determine the prioritization of the criteria and sub-criteria, and to evaluate the criteria obtained in the study area, the network analysis technique (ANP) was used.
Discussion of Results & Conclusions:
Specific results for the number of robberies that took place in 1395, statistically (rather than the value of the stolen property), district one of municipality (worn-out texture) was superior to district three (new texture). The study of physical patterns also shows that most of the houses that were robbed have shortcomings in terms of observing the index introduced in the research. In this area, the indicators of "access control", "environmental quality" and "natural surveillance" need to be strengthened with weights (0.021), (0.333) and (040.0) respectively. In the new urban context, we saw fewer robberies but more valuable financial ones; perhaps we can include factors such as: lack of sense of belonging to residents and indifference to neighborhoods, permeability of a building, for example, the use of facade to penetrate into the house, the balcony, the roof, doors of buildings …, the cause of theft in the region. In this area, "natural monitoring" and "social support" are weighted (0.026), (0.444), and require more attention. The sub-criteria also showed that: " Impregnable", "proper monitoring of spaces", "proper lighting of spaces" and "the possibility of monitoring" with weights: (0.21), (0.14), (0.12), (0.12), respectively, have the greatest role in achieving these goals. The results show that the district one of Qazvin municipality has a relatively unfavorable position regarding the observance of physical patterns in order to prevent theft. In this case, zone one with a score of (1.11) has a worse condition. District three of Qazvin Municipality has a better situation. The area of 4, 5 and 6 have the privileges (1.88), (1.75) and (1.61).
کلیدواژهها [English]
مقدمه و طرح مسئله
در نیمة نخست قرن 20 میلادی (1900-1950) مطالعة رابطة مکان و بزهکاری به شیوة عملی و با بهرهگیری از نظریة اکولوژی اجتماعی آغاز شد و «کتله و گری[1]» از پیشروان این تفکر بودند. سپس این اندیشه به دست دیگر دانشمندان پیرو مکتب اکولوژی اجتماعی شیکاگو همچون شاو[2] و مک گی[3] تا اوایل قرن 21 (2007-2000) دنبال شد. از چند دهة قبل، بهویژه از دهة 1960 میلادی به بعد، توجه و علاقة فزایندهای نسبت به مطالعة نقش محیط در بزهکاری و در نقطة مقابل، تأثیر وضعیت محیط در پیشگیری از جرم به وجود آمد (زیاری و باباییانآتنی،1392: 12). این مسئله در کنار شکست یا موفقیتهای محدود سیاستهای رسمی نظام عدالت کیفری در مبارزه با جرم، به اهمیت یافتن موضوع پیشگیری از جرم منجر شده است. درزمینة پیشگیری از جرم، رویکردهای مختلفی مطرح شده است که ازجملة آنها میشود به رویکردهای قانونی و اجرایی سیستم نظارت به دست پلیس (Dantzker & Robinson, 2002) رویکرد اجتماعی (Welsh & Hoshi, 2002; Simons, 2002; Bennet et al., 2006; Syarmila (Hany, 2008؛ رویکرد مجرم یا متجاوز (Cozens et al., 2005) و رویکرد محیط فیزیکی (Brantingham & Brantingham, 2005; (Newman, 1972; Blakely & Synder, 1997; Jacobs, 1961 اشاره کرد.
در میان تمامی این رویکردها محیط فیزیکی بهاندازة محیط اجتماعی و شاید بیش از آن اهمیت دارد؛ زیرا محیط فیزیکی شامل عناصر ثابتی است که با برنامهریزی و طراحی احتمال دارد به کاهش فرصتهای وقوع جرم منجر شود (Nasar & Fisher, 1993). از میان رویکردهای فیزیکی پیشگیری از جرم، میشود به پنج رویکرد مهم اشاره کرد که عبارتاند از: نظریة «چشمان خیابان[4]» (Jacobs, 1961) «فضاهای قابل دفاع[5]»(Newman, 1972) «پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی» (Jeffery, 1971) «پیشگیری وضعی جرم[6]»(Clarke and Mayhew, 1980) و «نظریة پنجرههای شکسته[7]» (Wilson and Killing, 1982). هر رویکرد مؤلفههای منحصربهفرد خود را دارد؛ اما مهمترین آنها که بهطور معمول در پژوهشها استفاده میشود، نظریة «پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی» است. این نوع پیشگیری به معنای «طراحی مناسب و مؤثر از فضا و محیط ساختهشده است که به کاهش فرصتهای مجرمانه، ترس از جرم و بهبود کیفیت زندگی میانجامد» (محمودیجانکی و قورچیبیگی، 1388: 345). درواقع، این اندیشه مبتنی بر آن است که رفتار انسان در محیط، از طراحی محیطی تأثیر میپذیرد. همچنین، با بهینهسازی فرصتهای ناظر، تعریف مشخص و واضح از قلمرو و ایجاد تصویری مثبت از محیط، میشود مجرمان را از ارتکاب جرم بازداشت. اگر مجرم تصور کند در صورت ارتکاب جرم در معرض نظارت و مشاهده قرار خواهد گرفت، درحالیکه واقعاً نیز این گونه نباشد، احتمال ارتکاب جرم کمتر خواهد شد (ایرانمنش و بیگدلی، 1392: 3).
حدود نیم قرن از پیدایش مقولة پیشگیری از جرائم، با استفاده از طراحی محیطی میگذرد. در حال حاضر، در بسیاری از کشورها این مقوله بهصورت ضوابطی برای شهرسازی و معماری اجرا میشود و هدف آن، پیشگیری از وقوع جرائم یا به عبارتی «ناامید کردن مجرم بالقوه برای بالفعلشدن» است.
بررسی آمار مربوط به سرقت منازل مسکونی در شهر قزوین نشان میدهد بین موضوع مناطق شهری مختلف و ماهیت تکرار جرم بهطور معناداری رابطه وجود دارد و این مناطق را میشود براساس کیفیت امنیت شهری طبقهبندی کرد؛ بهطوریکه در بافتهای فرسوده و بافتهای جدید این شهر، الگوهای سرقت متفاوت است. باتوجهبه بررسی بافت فرسوده شهری این مناطق مشکلات بسیاری دارند که این مسائل از آن قبیلاند: رعایتنکردن الزامات کالبدی و شهرسازی، تراکم جمعیتی زیاد، قطعات کوچک مسکونی، فرسودگی و فشردگی بافت مسکونی، شبکه معابر کمعرض و عوامل دیگر. در بافت جدید شهری نیز مشکلاتی مانند کاهش حس تعلق به محله، نماسازیهای نامناسب (که امکان نفوذ را فراهم میکنند) و وجودنداشتن نظارت طبیعی به چشم میخورد که این مسائل هم به مطالعات علمی در حوزههای مختلف، ازجمله در معماری و شهرسازی نیاز دارند. براساس این مطالب، در این پژوهش، برای پیشگیری از وقوع سرقت در خانههای بافت فرسوده و بافت جدید شهری قزوین، وضعیت امنیت و الگوهای کالبدی این شهر بهطور تطبیقی مطالعه و همچنین، با بهکارگیری تکنیک تحلیل شبکه، میزان اهمیت این الگوها و وضعیت این دو منطقه نسبت به این الگوها بررسی میشود.
ضرورت و اهمیت پژوهش
اهمیت و ضرورت امنیت در جامعه بر کسی پوشیده نیست و در هر جامعه، بعد از نیازهای اولیه، مانند آب و غذا رکن اصلی و اساسی برقراری امنیت و ثبات است. امروزه، با کثرت جمعیت شهری میزان جرائم بهدلیل گستردگی شهر و... زیاد است؛ به همین دلیل، توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روشهای ارتقای آن، یکی از اولویتهای اساسی تئوریپردازان شهری شده است. ازنظر اجتماعی و فرهنگی برنامهریزی و طراحی محیطهای امن شهری بر الگوهای رفتار شهروندی و بهبود کیفیت محیطی نواحی مسکونی تأثیر میگذارد که جدا از این مسئله، تبیین ویژگیها و آثار این برنامهریزی بر نقش کالبدی شهر در کاهش جرائم شهری یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و بااهمیتی است و در قالب تئوریهای نوین معماری و شهرسازی بدان اشاره میشود.
در این بین، پارامترهای مختلف معماری و شهرسازی در کاهش یا افزایش جرائم شهری میتوانند مؤثر باشند؛ بنابراین، بررسی علل وقوع سرقت در مناطق مختلف شهری و شناخت الگوها و معیارهای کالبدی مناسب برای پیشگیری از آن، اهمیت دارد. باتوجهبه ویژگیها و الگوهای رویکرد پیشگیری از وقوع جرم ازطریق طراحی (CPTED) برای کاهشدادن میزان جرم، لزوم بهکارگیری این تدابیر و الگوها در محدوده مطالعاتی برای کاهش وقوع سرقت در ساختمانهای مسکونی این منطقه، امری ضروری است. همچنین میشود از نتایج این پژوهش برای تدوین ضمانتهای اجرایی قانونی در اصول عملی طراحی بدون جرم استفاده کرد.
اهداف پژوهش
هدف کلی: هدف اصلی این مقاله، شناخت و مطالعه تطبیقی مؤلفههای کالبدی مؤثر در پیشگیری از وقوع سرقت از ساختمانهای مسکونی در بافتهای جدید و قدیم شهری است.
اهداف فرعی:
- ارائة مدل تحلیلی از شاخصهای کالبدی مؤثر بر پیشگیری از وقوع سرقت در ساختمانهای مسکونی.
- اولویتبندی معیارها و زیرمعیارهای مؤثر بر پیشگیری از وقوع سرقت در محدودة مدنظر مطالعات.
- مطالعة تطبیقی بافت فرسوده و جدید شهری قزوین براساس شاخصهای بهدستآمده.
پیشینه پژوهش
مطابق بررسی پیشینه، در مطالعات گذشته، موضوع تأثیر محیط و کالبد فیزیکی و تأثیر آن بر کاهش فرصتهای مجرمانه و سرقت و مقایسة آن در بافتهای قدیم و جدید شهری کمتر بررسی شده است. در ادامة بحث، به برخی از مطالعات مشابه دررابطهبا موضوع اشاره میشود:
- رحمت، محمدرضا. (1390). پیشگیری از جرم ازطریق معماری و شهرسازی، چاپ دوم، نشر میزان، تهران.
در این کتاب، نویسنده ضمن بیان مقدمهای دربارة رابطة متقابل محیط و جرم، رویکردهای مختلف پیشگیری از جرم را ازطریق طرحی ارزیابی کرده است و در بخش پایانی الگوهای پیشنهادی خود را برای پیشگیری از جرم در فضاهای عمومی، ساختمانهای شخصی و آپارتمانهای مسکونی پیشنهاد میکند.
- ایرانمنش و بیگدلی. (1392). پیشگیری از جرائم ازطریق طراحی محیطی،نشر هنر و معماری قرن، تهران.
نویسندگان در این کتاب رویکرد CPTED و نظریههای مرتبط با آن را بررسی میکنند و در بخش پایانی الگوهای پیشگیری از جرم ازطریق این رویکرد را ارائه میدهند.
ذبیحی، لاریمان و پورانی (1392) در پژوهش خود با ارائه مدلی تحلیلی برای ارتقای امنیت شهری ازطریق رویکرد امنیت طراحی (SBD) منطقة 17 شهرداری تهران را بررسی کردهاند. طبق نتایج حاصلشده، میزان امنیت شهری در میان پهنههای چهارگانة محدودة مطالعاتی متفاوت است؛ بهطوریکه در این پژوهش پهنة 4 امنترین پهنه در محدوده محسوب میشود. همچنین، از میان اصول و معیارهای مدنظر، اصل «امنیت فیزیکی» و معیار «دشوارسازی آماج جرم» با وزنهای 0.29 و 0.68، بیشتر از همة اصول دیگر در ارتقای امنیت شهری نقش دارند.
- کربلاییحسینیغیاثوند و ذبیحی (1395) در پژوهش خود باتوجهبه رویکرد پیشگیری از وقوع جرم، ازطریق طراحی مدلی تحلیلی برای پیشگیری از وقوع جرم (سرقت) در ساختمانهای مسکونی در منطقة 1 شهرداری قزوین ارائه دادهاند. براساس نتایج حاصلشده، در این منطقه، قلمرو و نظارت طبیعی با وزنهای 0.42 و 0.34 در پیشگیری از وقوع سرقت در خانههای مسکونی بیشتر از سایر عوامل نقش دارند.
- اکبری و همکاران (1395) در مقاله خود، جرم سرقت از منازل در شهر کرمانشاه را با شیوة تحلیل فضایی جامعهشناختی بررسی کردهاند. مطابق نتایج این پژوهش، توزیع سرقت از الگوی متمرکز تبعیت میکند و در شهر، کانونهای جرمخیز شکل گرفته است. همبستگی بین نابرابری سرقت از منزل نیز ازنظر آماری معنادار نیست. همچنین، طبق نتایج بهدستآمده محلههای کرمانشاه ازنظر میزان جرم وضعیت یکسانی ندارند. در برخی محلههای این شهر، کانون جرم شکلگرفته است؛ درحالیکه بقیة محلهها ازلحاظ دیدگاه جغرافیایی جرم، محدودههای پاکاند.
مقالة حاضر، باتوجهبه پیشینة ذکرشده، الگوهای مؤثر بر پیشگیری از وقوع سرقت را در بافتهای فرسوده و جدید شهری به روش تطبیقی ارزیابی کرده است.
سؤالات و فرضیههای مقاله
باتوجهبه مطالعات انجامشده، سؤالات پژوهش به این صورت مطرح میشود:
1- اصول محیطی و کالبدی معرفیشده در پژوهش، در پیشگیری از وقوع سرقت از منازل مسکونی به چه میزان وزن و اهمیت دارند؟
2- بافتهای فرسوده و جدید شهری قزوین، نسبت به رعایت این الگوها چه وضعیتی دارند و در هر بافت، توجه به کدام الگوها بیشتر اهمیت دارد؟
روش پژوهش
روش استفادهشده ما براساس هدف، از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفیتحلیلی است. در این مقاله، جمعآوری اطلاعات در دو مرحله انجام شده است:
در مرحلة نخست، با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اسنادی پیشینة مربوط به موضوع و چارچوب نظری تحقیق شناخته شده و در گام بعدی با استفاده از اطلاعات بهدستآمده، مدل تحلیلی پنجسطحی از معیارهای کالبدی مؤثر بر پیشگیری از وقوع سرقت ارائه شده است. سپس با استفاده از برنامه سوپر دیژن[8] پرسشنامهای تهیه و میان 15 نفر از خبرگان کارشناسان پیشگیری از جرم، معماران و شهرسازان توزیع شده است.
مرحلة دوم بهصورت پیمایشی و میدانی انجام شده و معیارهای بهدستآمده در مرحلة نخست، در جامعة نمونه ارزیابی شده است. برای تحلیل دادههای پرسشنامهها و تعیین اولویتبندی معیارها و زیرمعیارها و ارزیابی معیارهای بهدستآمده در محدودة مطالعاتی از تکنیک تحلیل شبکهای (ANP) استفاده شده است. گذشته از آن، مدل فرایند تحلیل شبکهای (ANP) از مجموعه مدلهای تصمیمگیری چندمعیاره است که در دهة اخیر، در مقیاس جهانی گسترش یافته و در علوم مختلف طبیعی و انسانی بسیار کاربرد دارد. این مدل، ادامهیافته و تغییریافتة مدل فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) محسوب میشود و پایه و اساس آن ارتباط و وابستگیهایی است که معیارها احتمال دارد باهم و با سایر معیارها داشته باشند و ارتباطات آنها بهصورت شبکهای خواهد بود (زبردست، 1389: 80).
معرفی متغیرهای پژوهش
در این مقاله، متغیرهای اصلی بهکاررفته براساس اصول پنجگانة CPTED دستهبندی شدهاند و باتوجهبه ویژگیهای محدودة مدنظر و مرور ادبیات پژوهش، برای سنجش میزان امنیت انتخاب شدهاند. در نخستین سطح مدل، هدف اصلی قرار دارد که «ارزیابی و اولویتبندی شاخصهای مؤثر برای پیشگیری از وقوع سرقت از منظر این رویکرد» است. در سطح دوم مدل(W1) اصول پنجگانة CPTED قرار دارد و در سطح سوم و چهارم (W2) و (W3) معیارها و زیرمعیارهای این اصول قرار میگیرند.
معرفی محدودة پژوهش
محدودة مدنظر، دو منطقة شهری را در بر دارد که نخستین منطقه، منطقة 1 شهرداری قزوین در قسمت جنوبی شهر است و طبق تقسیمبندی شمالیجنوبی ما بین محدودة خیابان امام خمینی و باغهای سنتی قزوین را شامل میشود. این محدوده، محلههای زیادی دارد که بیشتر آنها پیشینة تاریخی دارند و جزء بافت تاریخی و بعضاً فرسودة شهر محسوب میشوند. همچنین، این منطقه متراکمترین منطقة شهر قزوین محسوب میشود. این مقاله، وضعیت امنیت شهری در 3 محله از این منطقه را ارزیابی میکند. این محلهها عبارتاند از: محلة راهآهن، محلة تبریز و محلة تهران قدیم.
منطقة دوم، منطقة 3 شهرداری قزوین در قسمت شمالی شهر است و طبق تقسیمبندی شمالیجنوبی بین بلوار معلم و محدودة شمالی شهر را شامل میشود. این منطقه، بافت جدید شهری محسوب میشود که براساس طرح تفضیلی شهر شکل گرفته است. در این قسمت، محلههای ملاصدرا، پونک و کوثر بررسی شدهاند.
تصویر 1- مکانیابی پهنههای مدنظر مقاله، (مأخذ: نگارندگان،1396)
تصویر 2= تقسیمبندی مناطق مختلف شهر قزوین،
(مأخذ: نگارندگان، 1396)
مفاهیم، نظریهها و چهارچوب نظری پژوهش
امنیت
امنیت (security)از ریشة لاتین secures و در لغت به معنای نداشتن دلهره است؛ بنابراین، امنیت را به معنای رهایی از خطر، تهدید، آسیب، اضطراب، هراس، نگرانی یا وجود آرامش، اطمینان، آسایش و اعتماد میدانند و در فرهنگ آکسفورد، کلمة safety بهصورت تأمین، محفوظبودن و ایمنی معنی شده است (الماسیفر و انصاری، 1389: 23). فرهنگ آکسفورد، در جای دیگر نیز این واژه را با این عبارت تعریف کرده است: «وضعیتی که در آن، یک موجود در معرض خطر نیست یا از خطر محافظت میشود»(King & Murray, 2002: 4) . امنیت شامل موارد متعددی نظیر این مسائل میشود: «امنیت فکری» یعنی تضمین عقاید و افکار در مقابل خطرات و آسیبهایی که در مواجة با دیگران پیش میآید، «امنیت عاطفی» یا همان اطمینان از برگزیده شدن و مهرورزیدن به شخص، «امنیت اخلاقی» که عبارت است از تضمین اصول و الگوهای اخلاقی در مناسبات افراد و «امنیت اجتماعی» یعنی اجرای امور آموزشدیده و مطلوب در اجتماع، بدون احساس هراس یا ترس از دیگران (نویدنیا، 1388: 77).
بهطورکلی، دو بعد برای امنیت وجود دارد: یکی بعد عینی[9] که در آن پارامترهای عینی محیطی و رفتاری ارزیابی میشود و دیگری بعد ذهنی[10] است که براساس امنیت از جمع درک میشود (ضابطیان، 1387: 50). هر دو بعد قادرند بر یکدیگر بهصورت مثبت یا منفی تأثیر بگذارند؛ بنابراین، لازم است به این دو بعد توجه شود تا امنیت جامعه ارتقا یابد. مقولة ناامنی از جنبة عینی تمام ناامنیها ازجمله سرقت، قتل، خشونت و... را در بر میگیرد و از جنبة ذهنی به معنای داوری درخصوص امنیت منطقه و فضاست (صالحی، 1387: 107).
امنیت در فضای مسکونی
یکی از مهمترین فاکتورهای تأثیرگذار بر کیفیت فضاها موضوع امنیت محیط است. ناامنی در محیط بر تمام فعالیتهای انسانی تأثیر میگذارد و حتی در مواردی به مختلشدن فعالیتهای روزمرة اجتماعی میانجامد. تأمین امنیت در فضاهای عمومی و نیمهعمومی مجموعة مسکونی مزایایی دارد که از آن جمله میشود به بهبود کیفیت زندگی، افزایش رضایتمندی شهروندی و تشویق طبقات اجتماعی به حضور در این مکانها، افزایش تعاملات اجتماعی و میزان همکاری و مشارکت محله و درنهایت، کاهش جرائم اشاره کرد (نجابتی، 1379: 21). حجم و فاصلة میان ساختمانها (تودهها و فضا) و نحوة ترکیب آنها و همچنین، طرح و فرم و ابعاد و اندازة فضا و محیط، بر رفتار نابهنجار و مجرمانه تأثیر میگذارد. پوردیهمی اختلاط کاربردیها و حضور مردم در درون فضاهای باز را در کاهش جرم و افزایش امنیت آنها عاملی مؤثر میداند (پوردیهمی، 1387: 32). حضور مردم در فضا و حمایت آنها از فعالیتهای اجتماعی گذشته از تأثیرهای روانشناختی روی افراد، نظارت انسانی بر فضا را افزایش و میزان احتمال وقوع جرم را کاهش میدهد. بر طبق اعتقاد نیومن، طراحی ساختمانها و فضای باز بین آنها باید بهگونهای باشد که دسترسی عمومی را محدود کند و ساکنان، باید احساس کنند که در این فضا مالکاند تا در قبال نظارت و مراقبت از آن خود را مسئول بدانند 95) :(Newman, 1972. با ترکیب مناسب توده و فضا و جلوگیری از به وجود آمدن فضاهای کور، میشود از نظارت عابران پیاده، شهروندان و ساکنان نیز برای افزایش امنیت فضا استفاده کرد (پورجعفر و همکاران، 1387: 16).
جرم
جرم یکی از ناهنجاریهای اجتماعی است که بهطور مستقیم باکیفیت زندگی شهروندان ارتباط دارد. پژوهشگران حوزة علوم رفتاری، جامعهشناسان، روانشناسان و... در دورههای زمانی مختلف همواره به این ناهنجاری توجه کردهاند. وقوع هر نوع جرم، به مکان و بستر محیطی مساعد نیاز دارد؛ برایناساس، وجود برخی ویژگیها در محیطهای شهری آنها را به مکانهایی جرمخیز بدل میکند. تئوریهای مطرحشده درزمینة تأثیر علی عوامل محیطی بر روی رفتارهای اجتماعی به دو بخش تقسیم میشود: یکی بر عوامل محیط طبیعی (آبوهوا، باد، دما، کوه و...) و دیگری بر عوامل محیط انسانساخت و مصنوع، بهویژه محیطهای شهری و تأثیر آنها بر رفتار انسانی تأکید دارد (صالحی، 1387: 32).
تاکنون تعاریف گوناگونی از جرم ارائه شده است و اندیشمندان حوزههای مختلف علوم، تعریف مختلفی از آن بیان کردهاند. همچنین، تعریف این موضوع، مثل برخی از اصطلاحات دیگر از ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و قانونی جوامع تأثیر پذیرفته و به همین دلیل، تعریفهای متفاوتی پیدا کرده است. در اینجا به تعریف حقوقدانان، جامعهشناسان و جرمشناسان اکتفا میکنیم:
ازنظر حقوقدانان، جرم «هرگونه عمل برخلاف تکالیف فرد نسبت به جامعه است که ارتکاب آن عقوبت و مجازات در پی دارد» (آقایی، 1382: 86).
بررسی جرائم براساس موضوع جرم
طبق طبقهبندی کلی، جرائم به سه دستة جرائم علیه اشخاص،[11] جرائم علیه اموال[12] و جرائم علیه امنیت[13] تقسیم میشوند. جرائم علیه اشخاص، بیشتر با انگیزههای کینهتوزانه و به قصد انتقامگیری انجام میشود و چنانچه هیچکدام از اینها نباشد، ممکن است بهدلیل عصبانیت و تکانهای[14]در فرد رخ دهد (نیکخو، 1383: 47). این نوع جرائم، جزء جرائم هیجانی یا اتفاقی محسوب میشوند که در این حالت، بحث پیشگیری ازطریق طراحی فیزیکی تا اندازة زیادی منتفی میشود.
تأثیر محیط بر جرم
باوجود اهمیت بسیار زیاد عوامل ذکرشده، دربارة موضوع تأثیر محیط بر وقوع جرم، همواره باید توجه داشت که این عوامل در کنار سایر عوامل به ایجاد انگیزه و قصد مجرمانه در فرد منجر میشوند؛ اما مسلماً فردی که قصد مجرمانه پیدا میکند، همیشه قادر نیست انگیزة خود را عملی کند. آنچه بزهکار را در انجام بزه یاری میکند، فرصتها و وضعیت مساعد برای ارتکاب جرم است. بهعبارتدیگر، تا زمانی که فرصت ارتکاب آسان و بیدغدغة جرم و نیز بیتوجهی و حمایتنکردن فیزیکی از فرد آسیبدیده یا موضوع بزه وجود دارد، این مسائل برای مجرم، وسوسة ارتکاب جرم با ریسک بسیار کم را فراهم میکند و در چنین وضعیتی نمیشود از وقوع بزه جلوگیری کرد.
در پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیط فیزیکی به دنبال این مسئله هستیم که وقوع جرم را به کمترین میزان ممکن برسانیم و این مسئله، از راه دگرگونی در وضعیت هدف آسیبدیده و نیز دور از دسترس قرار دادن آن نسبت به بزهکار و افزایش هزینة ارتکاب جرم انجام میشود. در این حالت، بسیار اتفاق میافتد که مجرم از ارتکاب جرم در نقطة خاص میگذرد و مطمئناً به دنبال نقطة مناسب دیگری برای انجام فعل مجرمانة خود است؛ بهطوریکه امکان وقوع جرم مدنظر او با خطر و هزینة کمتری وجود داشته باشد. این همان موضوعی است که اصطلاحاً به آن «جابهجایی[15]» گفته میشود. در این نوع پیشگیری از وقوع جرم، جابهجایی جرم ایرادی اساسی است (صفاری، 1380: 34). شاید بیان این مطلب، ما را به نوعی جبرگرایی در وقوع جرم سوق بدهد و آن جبرگرایی این است که وقوع جرم از نوعی اجبار ناشی میشود (اعم از اجبار مبتنی بر عوامل فردی یا اجتماعی). این مسئله، در ادبیات جرمشناختی مدل جزمیت یا جبرگرایی[16] نام دارد؛ اما واقعیت غیر از این است. تصمیم به ارتکاب بسیاری از جرائم، یک تصمیم کور نیست؛ بلکه تا حد زیادی به وضعیت و موانع اطراف بستگی دارد (صفاری، 1380: 200).
اگر ازطریق طراحی محیط فیزیکی بخواهیم از وقوع جرم بهطور همهجانبه و فراگیر پیشگیری کنیم، باید تمام جوانب و سطوح را در نظر بگیریم و به پیشگیری مقطعی آنهم در مناطق جرمخیز اکتفا نکنیم. برای رسیدن به این مقیاس، قبل از هر موضوع، لازم است بهطورکامل و دقیق دربارة انواع جرائم و مجرمان شناخت پیدا کنیم.
پیشگیری از جرم ازطریق طراحی
تعاریف
تقریباً از دهة 1970 میلادی دیدگاهها و ابزارهای زیادی برای فهم رابطه مکان و جرم مطرح شده و نظریة پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی ازجملة این نظریهها است (رحمت، 1390: 108). واژة CPTED از ترکیب نخستین حروف واژههای عبارت «پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیط» گرفته شده (Cozen et al., 2005: 328) و برای ارتقای امنیت در فضاهای شهری یکی از رویکردهای مطرح در شهرسازی و معماری همین رویکرد است. این رویکرد پیشنهادی برای روششناسی طراحی است که براساس آن، با بهکارگیری طراحی مناسب و هدفمند محیط انسانساخت، معماران و شهرسازان قادرند مجال ترس از جرم و تبهکاری را کاهش دهند و کیفیت زندگی را بهبود بدهند (Cozen et al., 2005: 328).
رویکرد حاضر را میشود طراحی کارآمد و بهکارگیری بهینة تمام عناصر موجود در محیط مصنوع، برای کاهش جرائم شهری دانست که بهطور مستقیم و غیرمستقیم، در ارتقای کیفیت زندگی، افزایش رضایتمندی شهروندی و بهبود رفاه و سرمایه اجتماعی به نحو بسزایی تأثیر دارد(Crowe, (2000: 87-95. مرکز بینالمللی جرائم (NICP)3 رویکرد پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیط را طراحی و استفادة مناسب از محیط ساختهشده برای کاهش یا جلوگیری از جرائم و بهسازی کیفیت زندگی میداند. روزنامة بینالمللی جلوگیری از جرائم (JCI)4 توجه به امنیت را مؤلفهای اساسی در طراحی فضاهای مصنوع شهر میداند؛ زیرا احتمال وقوع جرائم و ارتکاب آنها را کاهش میدهد (Wekerle & (Whitzman, 1995: 28.
انجمن بینالمللی CPTED (ICA)5 نیز این مسئله را استفادة هوشمندانه از فضای ساختهشده، برای جلوگیری از جرائم در فرایند طراحی و برنامهریزی محیط مصنوع تعریف میکند (Cozens et al., 2001: 136-164).
هدف اصلی طراحی علیه جرم، مقابله با بزهکاری و این موضوع شامل پیشرفت در طراحی محیطهای جدید برای از بین بردن جرم در مقابل محیطهایی است که مستعد بزهکاری هستند (بیاترستمی و همکاران، 1389: 20).
جدول 1- پیشینة رویکرد CPTED، (مأخذ: نگارندگان، 1396)
|
دهه |
نظریهپرداز |
نظریهها و اصول پیشنهادی |
|
1960 |
جیکوبز |
چشمان ناظر بر خیابان مرزبندی روشن بین فضای عمومی و خصوصی استفادة دائمی از پیادهراهها ایجاد اختلاط در کاربری |
|
1970 |
جفری |
انتشار کتاب پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی که در انتخاب نام رویکردCPTED مؤثر بود. کاهش وقوع جرم ازطریق حذف تقویتکنندههای آن |
|
نیومن |
قلمروبندی و ایجاد حس مالکیت در ساکنان نظارت طبیعی و توانایی دیدن و دیدهشدن بهبود سیمای ساختمان مجاورت کاربری مسکونی با دیگر امکانات ضروری مردم نوشتن کتابی در اصلاح کار قبلیاش، به نام «خلق فضای قابل دفاع» بررسی تأثیر گونههای مسکن بر توانایی ساکنان در کنترل محیط وجود کمترین میزان فضای غیرقابلدفاع در بلوکهای شهری متشکل از خانههای تکواحدی قرار داشتن باغآپارتمانها در میان خانههای تکواحدی و بلندمرتبهها ازنظر داشتن فضای غیرقابلدفاع وجودداشتن بیشترین میزان فضای غیرقابلدفاع در بلندمرتبهها راحتتربودن کنترل فضاهای عمومی برای ساکنان آپارتمانهای کمواحد |
|
|
ویلسون و کلینگ |
نگهداری و مواظبت از محله، نظیر وجودنداشتن عناصری چون پنجرههای شکسته یک ساختمان، وجود آشغال و... در محله |
|
|
ساویل و کلولند |
ایجاد رویکرد نسل دومCPTED و توصیه به در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و روانشناسانه، در کنار توجه به محیط فیزیکی برای پیشگیری از جرم در مناطق مسکونی |
|
|
2000 |
ساویل |
ایجاد مدل امنیتگستری که وظیفة ایجاد امنیت و پایدار نگهداشتن آن را در محلات به ساکنان واگذار میکند تا با کمک متخصصان به این مهم دست یابند. |
اصول پیشگیری از وقوع جرم
قلمروبندی
قلمرو مفهومی را به ذهن میآورد که فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا میکند و این مفهوم، براساس احساس مالکیت خصوصی شکل میگیرد (Gronland, 2000: 112). این موضوع ازطریق تقویت احساسی و روحیة مالکیت در محیطهای ساختهشده منعکس میشود که به ایدة چتر[17] موسوم است (Wekerle & Whitzman, 1995: 28).
مردم بهدلیل احساس مالکیت نسبت به اموال و املاک خود، از آنها محافظت میکنند (البته نسبت به حریم مالکیت دیگران نیز احترام قائلاند). قراردادن دیوار، حصار، نرده، تابلو و علائم هشداردهنده، حریمهای فیزیکی مناسبی هستند که حدود مالکیت را مشخص میکنند؛ بهاینترتیب، با تعیین مالکیتهای شخصی میشود موانعی بر سر راه مجرمان و متجاوزان قرار داد (رحمت، 1390: 109).
کنترل دسترسی[18]
کنترل دسترسی یکی از ایدههای CPTED است که با کمک عواملی چون تمرکز بر کاهش فرصت دسترسی به هدفهای جرم برای خلافکاران احتمالی و افزایش احساس خطر در آنها به دست میآید. به بیان سادهتر، این موضوع، یعنی تعیین مرز و حدود مالکیت فضاهای خصوصی و نیمهخصوصی از فضاهای عمومی و فلسفة آن محدودکردن استفادة افراد اجتماع از فضاهای غیرعمومی است 342:(Sakip (& Abdullah, 2012. کنترل دسترسی از سه طریق غیررسمی یا طبیعی، رسمی و سازماندهیشده به دست کارکنان امنیتی و راهکارهای مکانیکی مثل قفل و بستها به وجود میآید (Cozens et al., 2005: 6).
عبور و مرور کاربران قانونی فضا با ایجاد حس قلمرو و ازطریق تمرکز بر نقاط ورود و خروج به محلات، ساختمانها، پارکها و پارکینگها کنترل میشود. هر گروه ساختمان، نقاط ورودی ویژه و سطوح چندگانة دسترسی، چه بهصورت رسمی و چه غیررسمی دارد. این دسترسیها باید براساس سلسلهمراتب فضایی از خصوصی تا عمومی برای کاربران هریک از عرصهها مشخص و محدود شود. ورود و خروج سواره و پیاده نیز بهصورت رسمی یا غیررسمی باید کنترل شود. تحقیقات نشان میدهند در مناطقی که ورودی و دسترسی نامنظم و بیقاعده دارند، نسبت به مناطقی با ورودی و دسترسی محدود، جرائم بیشتری رخ میدهد (محمودیجانکی و قورچیبیگی، 1388: 360). در این رویکرد، تعبیة ابزارهای فیزیکی چون نردهکشی، تابلوهای علائم، مسدودکردن خیابانها و گماردن نگهبان برای دروازههای ورودی بهصورت عواملی شناخته میشوند که برای کنترلکردن رفتارهای مجرمانه در فضاهای عمومی و خصوصی به ساکنان کمک میکند.
بهبود کیفیت محیط[19]
بهبود کیفیت محیط به این مسئله توجه دارد که امنیت و قابلیت زندگی در هر محیط، به تصویر ساکنان و دیگر افراد از فضای موجود بستگی دارد. ارتقا و بهبود تصویر مثبت از محیط و حفظ و نگهداری مرتب و روزانة محیط، این اطمینان را به ساکنان میدهد که محیط فیزیکی کارکرد خود را بهطور مؤثری انجام میدهد و این امر، به انتقال پیامهای مثبت به تمام ساکنان و کاربران فضا منجر میشود (Sakip & (Abdullah, 1995: 342.
کیفیت محیط به مدیریت و نگهداری از منطقه، وابسته است. نگاهداری مناسب از داراییهای هر مکان، نشاندهندة این مطلب است که مدیریت یا صاحبان اموال، مراقب آنها هستند و در برابر وقوع جرم از آنها دفاع میکنند. بهتر نگهداریکردن از محیط و ساختمان، بهجز افزایشدادن حس قلمروگرایی در ساکنان و احساس تعلق به محله، باعث میشود خانهها و فضاهای خالی در برابر جرم مانند آهنربا عمل کنند (Spelman, 1993: 555-561).
با تعمیر و نگهداری مناسب از مبلمان شهری، تابلوها و علائم شهری، چراغهای روشنایی و محوطهسازی و همچنین، دیوارها و درهای ورودی ساختمانهای مسکونی قادریم بهجز بهینهسازی هزینههای شهری از بیشترشدن ظرفیت جرمخیزی مناطق نیز بکاهیم (Cozens et al., 2005: 6).
حمایت از فعالیتهای اجتماعی
این مسئله به معنای فراهمکردن امکان انجام برخی از فعالیتهای اجتماعی در مناطق شهری است تا بهجز اشتغالزایی و ایجاد تسهیلات رفاهی قادر باشیم میزان نظارت انسانی را بر مناطق افزایش بدهیم. در حال حاضر، پژوهشهایی وجود دارند که بر «کاربری متنوع از محله» تأکید دارند و این امر، بهدلیل افزایش حضور مردم و افزایش انواعی از فعالیتها به کاهش فرصتهای مجرمانه منجر میشود.
باتوجهبه تمایل ساکنان یا استفادهکنندگان قانونی به استفادهکردن از مناطق عمومی حمایت از فعالیتهای اجتماعی به این نکته اشاره دارد که با اجرای فعالیتها در این فضاها فعالیت مجرمان کاهش مییابد. این نکته بسیار مهم است که در ساعتهای کمشدن استفاده از فضا با ایجاد فعالیتهای مناسب آن را زنده کرد. درهرحال، تصمیمگیری دربارة نوع و میزان فعالیت به توجه به بافت و زمینه محلی نیاز دارد (دیویس، 1389: 30).
بسیاری از جرائم شهری در مناطقی روی میدهد که نظارت عمومی کم است و انسان بهصورت فیزیکی در این مناطق حضور ندارد. در این روش، تلاش میشود تا نوعی توانمندسازی در فعالیتهای اجتماعی انجام و درحقیقت، در مناطق شهری و بهویژه مناطقی با امکان جرمخیزی بیشتر، فعالیتهای اجتماعی و حضور افراد بیشتر شود.
نظارت طبیعی
نظارت طبیعی توانمندسازی محیط شهری ازطریق در معرض دید قرارگرفتن و آسانبودن نظارت است که این امر، امکان نظارت بر مناطق شهری و ساختمانهای مسکونی را به کمک شهروندان یا ارگانهای انتظامی فراهم میآورد؛ بهاینترتیب، این امکان فراهم میشود تا مناطق شهری و مسکونی در معرض دید عمومی قرار گیرند و از ایجاد مناطق غیرقابل نظارت و بهاصطلاح مناطق «کور» جلوگیری شود(Landsman, (2000: 4.
نخستین ایده برای ممانعت از جرم و مراقبت از افراد، کنترلکردن و مشاهده است که این ویژگی برای افزایش دید و نظارت بر داراییها و ساختمانها انجام میشود. در این نوع نظارت، اهالی محل بهصورت عادی و اتفاقی فضاهای عمومی و نیمهعمومی محل زندگی خود را کنترل و افراد غریبه را در محل شناسایی میکنند (جیسون و ویلسون، 1387: 10). هرگونه طراحی کالبدی که امکان دیدن خلافکار احتمالی را افزایش دهد، شکلی از نظارت طبیعی محسوب میشود و این کار، بهسادگی ازطریق ترغیب ساکنان به گذراندن اوقات در بیرون خانه یا طراحی مغازههای روبهخیابان، با پنجرههایی در مکانهای مناسب، نورپردازی مطلوب و... امکانپذیر است (Met Life Foundation, 2008: 12)
نمودار 1- نمودار شبکهای ANP پیشنهادی، (مأخذ: نگارندگان،1396)
جدول 2- ساختار سوپرماتریس اولیه (غیرموزون)، (مأخذ: نگارندگان،1396)
|
زیرمعیارها |
معیارهای اصلی |
هدف |
|
|
0 |
0 |
0 |
هدف |
|
0 |
W22 |
W21 |
معیارهای اصلی=w |
|
W33 |
W32 |
0 |
زیرمعیارها |
جدول 3- معرفی شاخصها، معیارها و زیرمعیارهای پیشنهادی، (مأخذ: نگارندگان،1396)
|
هدف |
اصول (W1) |
معیارها (W2) |
زیر معیارها |
|
اولویتبندی شاخصهای کالبدی مؤثر بر پیشگیری از وقوع سرقت از ساختمانهای مسکونی با توجه به رویکرد CPTED |
A نظارت طبیعی |
A1 اختلاط مناسب کاربریها |
· A11 پرهیز از ساخت گونههای مسکن جرمخیز و بلندمرتبه |
|
· A12 سازگاری کاربریها با یکدیگر |
|||
|
· A13 وجود کاربریهای شبانهروزی در بافت |
|||
|
A2 نظارت مناسب بر فضاها |
· A21 امکان دیدن از داخل به خارج و از خارج به داخل |
||
|
· A22 امکان نظارت بر پارکینگ |
|||
|
· A23 مکانیابی در ورودی ساختمان در محلی که از خیابان قابل دیدن باشد. |
|||
|
· A24 تعبیة پنجرة رو به همة فضاها اعم از خیابان، پیادهرو و... بهمنظور افزایش فرصت برای چشمان ناظر بر خیابان |
|||
|
A3 نورپردازی مناسب فضاها |
· A31 در نظر گرفتن روشنایی لازم و کافی در پلهها و آسانسورها |
||
|
· A32 استفاده از روشنایی لازم در ورودی خانهها |
|||
|
· A33 در نظر گرفتن روشنایی مناسب در پیلوتها |
|||
|
B حمایت از فعالیتهای اجتماعی |
B1 ایجاد حس هویت و تعلقخاطر در ساکنان |
· B11 مشارکت ساکنان در مدیریت و برنامهریزی ساختمان · B12 رضایت ساکنان از محیط پیرامون و علاقهمندی به آن |
|
|
B2 جذب جمعیت بهوسیله فضاها |
· B21 وجود پاتوقها و مراکز تفریحیورزشی ویژة جوانان · B22 وجود عرصههای همگانی برای استفاده گروههای فرهنگی مختلف |
||
|
C کیفیت محیطی |
C1 از بین بردن بینظمیها |
· C11 از بین بردن عوامل بینظمی در نما مانند تبلیغات · C12 پیرایش درختان و شمشادهای پشت پنجرهها و کنار پیادهروها · C13 رسیدگی به نمای ساختمان |
|
|
C2 دشوارکردن ارتکاب جرم |
· C21 نظارت ساکنان بر روی ورودی و خروجیها · C22 طراحی کوچههای بنبست کوتاه و مستقیم · C23 سرزندگی و پویایی مسیرهای تردد |
||
|
D کنترل دسترسی |
D1 نفوذناپذیری |
· D11 استفاده از محافظ در طبقه همکف ساختمان · D12 استفادهنکردن از نماهایی که امکان حرکت بر روی آنها وجود دارد. · D13 نفوذناپذیری در ورودی خانهها · D14 قرارنگرفتن درختان و تیرهای برق در نزدیکی دیوار خانهها |
|
|
D2 امکان نظارت |
· D21 استفاده از در ورودی که امکان نظارت را به مالک میدهند. · D22 استفادهنکردن از مصالح کدر برای جانپناه و بالکن · D23 طراحی مسیر سواره بهطوریکه دستکم امکان دیدن یکی از پنجرههای جلویی یا پشتی خانه وجود داشته باشد. |
||
|
E قلمروبندی |
E1 القاء حس مالکیت |
|
|
|
E2 کاربریها |
|
روش
تشکیل ماتریسهای مقایسهای و کنترل سازگاری آنها
برخلاف فرایند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP) که ارتباط بین معیارها، زیرمعیارها و گزینهها سلسلهمراتبی و یکسویه است، در فرایند تحلیل شبکهای افزون بر ارتباط سلسلهمراتبی، در بخشهایی از مدل امکان دارد معیارها و زیرمعیارها با یکدیگر ارتباط و وابستگی متقابل داشته باشند. در این مرحله، باتوجهبه ساختار شبکهای مدل (نمودار 1) لازم است ساختار کلی سوپرماتریس یا همان سوپر اولیه نیز مشخص شود. در این مرحله، ماتریسهای مقایسهای معیارهای اصلی، وابستگی معیارهای اصلی به یکدیگر، زیرمعیارها و وابستگی زیرمعیارها به یکدیگر تشکیل و سازگاری آنها نیز کنترل میشود (جدول 4 و 5).
جدول 4- وابستگی درونی معیارهای اصلی به یکدیگر (مأخذ: نگارندگان، 1396)
|
معیارها |
NS-A |
SSA-B |
EQ-C |
AC-D |
QLM-E |
|
نظارت طبیعی (NS) |
- |
* |
* |
* |
* |
|
حمایت از فعالیتهای اجتماعی(SSA) |
* |
- |
- |
* |
* |
|
کیفیت محیطی(EQ) |
* |
- |
- |
* |
* |
|
کنترل دسترسی(AC) |
* |
* |
* |
- |
* |
|
قلمروبندی(QLM) |
* |
* |
* |
* |
- |
جدول 5- وابستگی درونی زیرمعیارها به یکدیگر (مأخذ: نگارندگان، 1396)
|
معیارها |
UAD-A1 |
GGS-A2 |
PLS-A3 |
SOI-B1 |
AP-B2 |
EI-C1 |
TOC-C2 |
IM-D1 |
ATM-D2 |
SOO-E1 |
AP-E2 |
|
A1 (UAD) |
- |
* |
- |
* |
* |
- |
* |
* |
* |
- |
* |
|
A2 (GGS) |
* |
|
- |
- |
- |
- |
* |
* |
* |
* |
* |
|
A3 (PLS) |
- |
* |
- |
- |
- |
- |
* |
* |
* |
* |
- |
|
B1 (SOI) |
* |
- |
- |
- |
* |
- |
- |
* |
* |
* |
* |
|
B2 (AP) |
* |
- |
- |
* |
- |
- |
- |
* |
* |
- |
* |
|
C1 (EI) |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
- |
* |
* |
- |
|
C2 (TOC) |
* |
* |
* |
- |
- |
- |
- |
* |
* |
* |
* |
|
D1 (IM) |
* |
* |
* |
* |
* |
- |
* |
- |
- |
* |
* |
|
D2 (ATM) |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
* |
- |
- |
* |
|
E1 (SOO) |
- |
* |
* |
* |
- |
* |
* |
* |
- |
- |
* |
|
E2 (AP) |
* |
* |
- |
* |
* |
- |
* |
* |
* |
* |
- |
تشکیل ماتریس مقایسهای و کنترل سازگاری آنها
در این مرحله، ماتریسهای مقایسهای معیارهای اصلی، وابستگی معیارهای اصلی به یکدیگر، زیرمعیارها و وابستگی زیرمعیارها به یکدیگر تشکیل و سازگاری آنها نیز کنترل میشود. این مراحل به این صورت شرح داده میشوند:
مقایسة دودویی معیارهای اصلی) ماتریس(W21
مقایسه دودویی معیارهای اصلی پنجگانه براساس مقیاس 9 کمیتی ساعتی و به همان ترتیبی انجام میشود که در فرایند سلسلهمراتبی AHP کاربرد دارد. برای دستیابی به نتیجة مطلوب، از قضاوتهای گروهی برای مقایسة دودویی معیارها استفاده شده است که با استفاده از میانگین هندسی نظرهای گروهی به دست میآید.
مقایسة دودویی وابستگی درونی معیارهای اصلی (ماتریس w22)
برای درک وابستگیهای متقابل بین معیارهای اصلی مقایسة دودویی بین معیارهای اصلی بهمنظور دستیابی به عناصر ماتریس w22 و براساس مقیاس 9 کمیتی ساعتی انجام میشود (جدول 7). برای شیوة محاسبة ضریب اهمیت هریک از معیارهای اصلی (باتوجهبه وابستگی بین آنها) مقایسة دودویی معیارهای اصلی دوگانة دیگر (با کنترلکردن معیار سوم) انجام میشود. دراینرابطه، روش سؤالکردن ضریب اهمیت به این ترتیب است: اهمیت نسبی «نظارت طبیعی» در مقایسه با «کنترل دسترسی» در زمان کنترل «کیفیت محیطی» چقدر است.
مقایسة دودویی زیرمعیارها و وابستگی درونی آنها (ماتریس w22و w33)
مقایسة دودویی زیرمعیارها و همچنین، وابستگی درونی آنها نیز با استفاده از مقیاس 9 کمیتی ساعتی همانند مراحل قبل انجام میشود.
کنترل سازگاری
آقای ساعتی 3 حد را برای ضریب ناسازگاری مطرح کرده است. اگر ماتریس مقایسه، ابعاد 3*3 داشته باشد، حد ضریب ناسازگاری قابلقبول 05/0 خواهد بود و اگر ابعاد آن 4*4 باشد، حد ضریب ناسازگاری قابلقبول 08/0 است. برای سایر ابعاد ماتریس، این حد 1/0 است. اگر ضریب ناسازگاری بیش از حدود تعیینشده باشد، باید در قضاوتها تجدیدنظر شود (Saaty,1999: 118) و این مورد در تمامی مراحل تحلیل رعایت شده است.
محاسبة سوپرماتریس حد
برای محاسبة سوپرماتریس حد، این مراحل انجام شده است:
تشکیل سوپرماتریس ناموزون[20]
باتوجهبه اینکه تمام ماتریسهای مقایسهای موجود در ساختار سوپرماتریس ناموزون (w21,w22,w32,w33) محاسبهشده و سازگاری آنها نیز کنترل شده است، با جایگزینکردن این ماتریسها در نخستین سوپرماتریس، میشود سوپرماتریس ناموزون را به دست آورد. برای تبدیل سوپرماتریس ناموزون به سوپرماتریس موزون، باید سوپرماتریس ناموزون را در ماتریس خوشهای (جدول 6) ضرب کرد. ماتریس خوشهای میزان تأثیرگذاری هریک از خوشهها را برای دستیابی به اهداف مطالعه نشان میدهد.
محاسبة سوپرماتریس موزون[21]
حال برای به دست آوردن سوپرماتریس موزون، هریک از عناصر خوشههای ستونی سوپرماتریس ناموزون باید در بردار اهمیت نسبی آن خوشه (از ماتریس خوشهای) ضرب شود و سوپرماتریس موزون بهدستآمده تصادفی است؛ یعنی جمع عناصر ستونی آن 1 میشود.
محاسبة سوپرماتریس حد[22]
هدف از به حد رساندن سوپرماتریس موزون این است که تأثیر نسبی درازمدت هریک از عناصر آن، برای واگرایی ضریب اهمیت هریک از عناصر ماتریس موزون در یکدیگر به دست آید. برا این کار، آن را به توان K میرسانیم که عدد اختیاری بزرگی است تا اینکه همه عناصر سوپرماتریس همانند هم شوند (با هم برابر شوند). این کار با تکرار انجام میشود. در چنین حالتی سوپرماتریس حد به دست آمده است. گفتنی است عناصر سوپرماتریس حد باید نرمالیزه شوند تا حالت تصادفی به دست آید (جمع عناصر ستونی آن 1 شود).
جدول 6- ماتریس خوشهای[23] (مأخذ: پردازشهای مقاله،1396)
|
CASES |
CRITERIA |
FACTORS |
GOAL |
|
|
0 |
0 |
0 |
0 |
GOAL |
|
0 |
0 |
0.5 |
1 |
FACTORS |
|
0 |
0.5 |
0.5 |
0 |
CRITERIA |
|
0 |
0.5 |
0 |
0 |
CASES |
جدول 7- مقیاس 9 کمیتی
|
امتیاز شدت ارجحیت |
تعریف |
|
1 |
ترجیح یکسان (Equally prefered) |
|
2 |
کمی مرجح (Moderately prefered) |
|
3 |
ترجیح بیشتر (Strongly prefered) |
|
7 |
ترجیح خیلی بیشتر (Very Strongly prefered) |
|
9 |
کاملاً مرجح (Exteremely prefered) |
|
2،4،6،8 |
ترجیحات بینابین (وقتی حالتهای میانه وجود دارد) |
ساعتی (مأخذ: زبردست،1380: 17)
در مرحلة بعد، نمونههای مدنظر در پهنههای ششگانه ارزیابی و براساس زیرمعیارها، امتیازدهی میشوند (جدول 8 و 9). جدول ( 10) امتیاز هرکدام از پهنهها را براساس زیرمعیارها و امتیاز کلی آنها نشان میدهد.
جدول 8- جدول ارزیابی نمونهها در منطقة 1 شهرداری قزوین، (مأخذ: نگارنده، 1396)
|
مشخصات |
توضیحات |
موقعیت |
نگاره |
مشخصات |
توضیحات |
موقعیت |
نگاره |
|
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 1 |
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 2 |
||||
|
تعداد طبقات |
1 طبقه |
تعداد طبقات |
1طبقه |
||||
|
روش سرقت |
پشتبام روی |
روش سرقت |
استفاده از کلید |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة پهنة 11 |
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 2 |
||||
|
تعداد طبقات |
1 طبقه |
تعداد طبقات |
1طبقه |
||||
|
روش سرقت |
تخریب در |
روش سرقت |
بالا و پایین کردن مغزی |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 1 |
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 3 |
||||
|
تعداد طبقات |
3 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
1طبقه |
||||
|
روش سرقت |
بالکنروی |
روش سرقت |
استفاده از کلید |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 1 |
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 3 |
||||
|
تعداد طبقات |
1 طبقه |
تعداد طبقات |
1طبقه |
||||
|
روش سرقت |
تخریب در |
روش سرقت |
تخریب قفل |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 2 |
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 3 |
||||
|
تعداد طبقات |
2 طبقه |
تعداد طبقات |
1طبقه |
||||
|
روش سرقت |
پنجرهروی |
روش سرقت |
پریدن از دیوار |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 2 |
محل قرارگیری |
منطقة 1 پهنة 3 |
||||
|
تعداد طبقات |
2 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
1طبقه |
||||
|
روش سرقت |
پشتبامروی |
روش سرقت |
توپیزنی |
جدول 9- جدول ارزیابی نمونهها در منطقه 3 شهرداری قزوین، (مأخذ: نگارنده،1396)
|
مشخصات |
توضیحات |
موقعیت |
نگاره |
مشخصات |
توضیحات |
موقعیت |
نگاره |
|
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 4 |
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 5 |
||||
|
تعداد طبقات |
3 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
4 طبقه روی پیلوت |
||||
|
روش سرقت |
بالا و پایین کردن مغزی |
روش سرقت |
تخریب قفل |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 4 |
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 5 |
||||
|
تعداد طبقات |
3 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
4 طبقه روی پیلوت |
||||
|
روش سرقت |
بامروی |
روش سرقت |
بالا و پایین کردن مغزی |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 4 |
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 6 |
||||
|
تعداد طبقات |
3 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
2 طبقه |
||||
|
روش سرقت |
بالکنروی |
روش سرقت |
استفاده از کلید |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 4 |
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 6 |
||||
|
تعداد طبقات |
3 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
6 طبقه روی پیلوت |
||||
|
روش سرقت |
استفاده از کلید |
روش سرقت |
تخریب قفل |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 5 |
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 6 |
||||
|
تعداد طبقات |
4 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
3 طبقه روی پیلوت |
||||
|
روش سرقت |
تخریب قفل |
روش سرقت |
بالا و پایین کردن مغزی |
||||
|
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 5 |
محل قرارگیری |
منطقة 3 پهنة 6 |
||||
|
تعداد طبقات |
3 طبقه روی پیلوت |
تعداد طبقات |
3طبقه |
||||
|
روش سرقت |
پریدن از دیوار |
روش سرقت |
پریدن از دیوار |
یافتهها و تجزیهوتحلیل آنها
باتوجهبه نتایج سوپرماتریسها و جدول (۱0) میشود سؤالات اصلی پژوهش را بررسی کرد:
- درزمینة پاسخ به نخستین سؤال پژوهش، یافتهها نشان میدهند به اعتقاد خبرگان، از میان اصول کاربردی پیشگیری از وقوع سرقت از ساختمانهای مسکونی اصول «نظارت طبیعی» با وزن 32/0 و «کنترل دسترسی» با وزن 26/0، بیشتر از سایر اصول نقش دارند. همچنین، درخصوص دستیابی به این هدف، از میان معیارهای کالبدی این اصول، «امکان نظارت بر فضا» با وزن 104/0 و «نفوذناپذیری» با وزن 070/0 بیشتر از سایر معیارها نقش دارند.
- در پاسخ به سؤال دوم، مطابق یافتههای جداول (8) و (9) میزان انطباق جامعة مدنظر (بافت قدیم و جدید شهر قزوین) با اصول پیشگیری از وقوع سرقت از ساختمانهای مسکونی مشخص شده است. همچنین، بهصورت تطبیقی تعیین شده است که سرقتهای اتفاقافتاده در هر پهنه، بهدلیل کمتوجهی به کدام اصول رخ دادهاند.
براساس نتایج بهدستآمده، از میان پهنههای ارزیابیشده، منطقة 3 شهرداری قزوین (بافت جدید شهری) نسبت به منطقة 1 این شهر (بافت قدیم شهری) ازنظر رعایت اصول کالبدی پیشگیری از وقوع سرقت از ساختمانهای مسکونی وضعیت مناسبتری دارد. بررسی تطبیقی دلیل سرقتهای رخداده در این 2 پهنه نشان میدهد بیشتر سرقتها در بافت قدیم شهری شامل این موارد هستند: پریدن از دیوار، بالکنروی، پشتبامروی و... که علت آن، کمتوجهی به اصول کالبدی مانند «کنترل دسترسی»، «کیفیت محیطی» و «نظارت طبیعی» است. همچنین، در بافت جدید شهری بیشتر سرقتهای انجامشده شامل: بالا و پایینکردن مغزی و تخریب قفل و بامروی و بالکنروی هستند که دلیل آن کمتوجهی به اصول کالبدی مانند «نظارت طبیعی» و «حمایتهای اجتماعی» است.
جدول 10- اولویتبندی پهنهها براساس زیرمعیارها (مأخذ: پردازشهای مقاله، 1396)
|
|
امتیاز در هر زیرمعیار |
||||||||||||||
|
rank |
Name |
Normalized By Cluster |
Limiting
|
پهنه 1 |
پهنه 2 |
پهنه 3 |
پهنه 4 |
پهنه 5 |
پهنه 6 |
منطقه1 |
منطقه3 |
||||
|
پهنه 1 |
پهنه 2 |
پهنه 3 |
پهنه 4 |
پهنه 5 |
پهنه 6 |
||||||||||
|
1 |
D21 |
0.051 |
0.104 |
2 |
2 |
3 |
4 |
4 |
3 |
0.10 |
0.10 |
0.15 |
0.20 |
0.20 |
0.15 |
|
2 |
D11 |
0.038 |
0.078 |
2 |
1 |
2 |
4 |
4 |
3 |
0.07 |
0.03 |
0.07 |
0.15 |
0.15 |
0.11 |
|
3 |
D12 |
0.038 |
0.078 |
4 |
5 |
5 |
1 |
1 |
3 |
0.15 |
0.19 |
0.19 |
0.03 |
0.03 |
0.11 |
|
4 |
A33 |
0.037 |
0.074 |
1 |
2 |
3 |
5 |
5 |
3 |
0.03 |
0.07 |
0.11 |
0.18 |
0.18 |
0.11 |
|
5 |
C21 |
0.034 |
0.069 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
2 |
0.06 |
0.06 |
0.06 |
0.06 |
0.06 |
0.06 |
|
6 |
C22 |
0.034 |
0.069 |
3 |
4 |
4 |
4 |
3 |
4 |
0.10 |
0.13 |
0.13 |
0.13 |
0.10 |
0.13 |
|
7 |
A23 |
0.029 |
0.059 |
2 |
4 |
3 |
4 |
3 |
3 |
0.05 |
0.11 |
0.08 |
0.11 |
0.08 |
0.08 |
|
8 |
A22 |
0.028 |
0.058 |
1 |
2 |
3 |
4 |
4 |
3 |
0.02 |
0.05 |
0.08 |
0.11 |
0.11 |
0.08 |
|
9 |
E11 |
0.027 |
0.054 |
3 |
2 |
2 |
5 |
5 |
4 |
0.08 |
0.05 |
0.05 |
0.13 |
0.13 |
0.10 |
|
10 |
D13 |
0.019 |
0.039 |
2 |
2 |
2 |
5 |
4 |
4 |
0.03 |
0.03 |
0.03 |
0.09 |
0.07 |
0.07 |
|
11 |
E21 |
0.016 |
0.032 |
2 |
3 |
3 |
4 |
4 |
3 |
0.03 |
0.04 |
0.04 |
0.06 |
0.06 |
0.04 |
|
12 |
E12 |
0.013 |
0.027 |
3 |
3 |
3 |
5 |
4 |
3 |
0.04 |
0.04 |
0.04 |
0.06 |
0.05 |
0.04 |
|
13 |
A31 |
0.012 |
0.024 |
3 |
3 |
3 |
4 |
4 |
4 |
0.03 |
0.03 |
0.03 |
0.04 |
0.04 |
0.04 |
|
14 |
A32 |
0.012 |
0.024 |
1 |
2 |
2 |
5 |
4 |
4 |
0.01 |
0.02 |
0.02 |
0.01 |
0.04 |
0.04 |
|
15 |
A13 |
0.010 |
0.021 |
2 |
1 |
1 |
3 |
2 |
2 |
0.02 |
0.01 |
0.01 |
0.03 |
0.02 |
0.02 |
|
16 |
D14 |
0.009 |
0.019 |
2 |
3 |
3 |
4 |
3 |
4 |
0.01 |
0.02 |
0.09 |
0.03 |
0.02 |
0.03 |
|
17 |
A21 |
0.009 |
0.019 |
2 |
1 |
2 |
4 |
5 |
4 |
0.01 |
0.00 |
0.01 |
0.03 |
0.04 |
0.03 |
|
18 |
B21 |
0.009 |
0.018 |
1 |
2 |
3 |
3 |
3 |
4 |
0.00 |
0.01 |
0.02 |
0.07 |
0.02 |
0.03 |
|
19 |
C23 |
0.008 |
0.017 |
3 |
3 |
3 |
3 |
3 |
3 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
|
20 |
B11 |
0.00847 |
0.016 |
2 |
2 |
2 |
4 |
4 |
4 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.03 |
0.03 |
0.03 |
|
21 |
B12 |
0.008 |
0.016 |
3 |
4 |
4 |
4 |
3 |
3 |
0.02 |
0.03 |
0.03 |
0.03 |
0.02 |
0.02 |
|
22 |
D22 |
0.007 |
0.0148 |
3 |
3 |
3 |
3 |
3 |
3 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
|
23 |
D23 |
0.007 |
0.014 |
3 |
3 |
3 |
3 |
3 |
3 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
0.02 |
|
24 |
C13 |
0.006 |
0.013 |
2 |
2 |
2 |
5 |
5 |
4 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.03 |
0.03 |
0.02 |
|
25 |
A24 |
0.003 |
0.007 |
3 |
4 |
4 |
3 |
3 |
2 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.00 |
|
26 |
C11 |
0.003 |
0.006 |
1 |
3 |
2 |
5 |
5 |
4 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
|
27 |
A12 |
0.003 |
0.006 |
2 |
3 |
3 |
4 |
5 |
4 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
|
28 |
A11 |
0.002 |
0.005 |
5 |
5 |
5 |
4 |
4 |
4 |
0.01 |
0.04 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
0.01 |
|
29 |
B22 |
0.002 |
0.004 |
2 |
3 |
3 |
4 |
4 |
4 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
|
30 |
C12 |
0.001 |
0.002 |
2 |
3 |
1 |
3 |
3 |
4 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
0.00 |
|
|
مجموع امتیاز پهنه ها |
1.16 |
1.30 |
1.44 |
1.88 |
1.75 |
1.61 |
||||||||
نتیجه
هدف از مقالة حاضر، مطالعة تطبیقی عوامل کالبدی مؤثر بر پیشگیری از وقوع سرقت از ساختمانهای مسکونی در بافتهای فرسوده و جدید شهری است و جامعة نمونه، منطقة 1 شهرداری قزوین بهعنوان بافت فرسوده و منطقة 3 شهرداری بهعنوان بافت جدید شهری هستند. دراینخصوص، در مرحلة نخست سعی شده تا بهصورت اجمالی اصول این رویکرد و ویژگیهای آن معرفی و در مرحلة بعد، دراینخصوص نمونههای موفق جهانی بررسی شوند. از این راه، اصول مهم درزمینة پیشگیری از وقوع جرم (سرقت) از خانههای مسکونی شناخته شدهاند و با رعایت این اصول و طراحی مناسب و مؤثر محیط و کالبد، ما قادریم مجال وقوع جرم را کاهش دهیم.
هدف دیگر این پژوهش، ارائة مدل تحلیلی از عوامل کالبدی مؤثر برای پیشگیری از وقوع جرم (سرقت) از خانههای مسکونی است. برای رسیدن به این مدل در منطقة 1 جامعة مدنظر (بافت فرسوده) و منطقة 3 آن (بافت جدید شهری) از تکنیک تحلیل شبکه استفاده شده است. همچنین، برای دستیابی به این هدف، در محدودة مشخصشده نخست ارزیابی و اولویتبندی شاخصها، معیارها و زیرمعیارهای مؤثر در پیشگیری از وقوع سرقت انجام شده است و در مرحلة بعدی پهنههای مدنظر، براساس میزان امنیت در پیشگیری از وقوع جرم (سرقت) رتبهبندی شدهاند.
باتوجهبه نتایج حاصلشده، میشود هریک از مناطق ارزیابیشده را براساس این الگوها ارزیابی و نقاط ضعف و قوت آنها را مشخص کرد. در جدول (14)، به امتیاز هرکدام از پهنهها براساس زیرمعیارها اشاره شده است. یافتههای پژوهش فرضیههای مطرحشده را اثبات کردهاند. ازنظر تعداد سرقتهای رخداده، در سال 1395 منطقة 1 شهرداری (بافت فرسوده) نسبت به منطقة 3 (بافت جدید) ازنظر آماری (و نه ارزش مال دزدیدهشده) برتری داشته است. طبق بررسی الگوهای کالبدی هم بیشتر خانههای سرقتشده، ازنظر رعایت شاخص معرفیشده در پژوهش کاستی داشتهاند. در این منطقه، شاخصهای «کنترل دسترسی»، «کیفیت محیطی» و «نظارت طبیعی» به ترتیب با وزنهای 021/0، 033/0 و 040/0 به تقویت بیشتر نیاز دارند. در بافت جدید شهری سرقتهای کمتر ولی باارزشتر مالی را بیشتر مشاهده کردهایم و شاید این موارد را بشود ازجملة عوامل وقوع سرقت در این منطقه بدانیم: کمبودن حس تعلق در ساکنان و بیاعتنایی نسبت به محله، نفوذپذیر بودن ساختمان، بهطور مثال استفاده از نما برای نفوذ به داخل خانه، بالکنروی، بامروی، نفوذپذیری در ساختمانها و ... . در این منطقه نیز «نظارت طبیعی» و «حمایتهای اجتماعی» به ترتیب با وزنهای 026/0 و 044/0 به توجه بیشتری نیاز دارند.
مطابق یافتههای پژوهش، اصول، معیارها و زیرمعیارهای پیشگیری از جرم ازطریق طراحی CPTED در مدل شبکهای پیشنهادی در 5 شاخص، 11 معیار و 30 زیرمعیار، بومیسازی و دستهبندی شدهاند. طبق نتایج بهدستآمده، از میان اصول پنجگانة این رویکرد «نظارت طبیعی» با وزن 32/0 و «کنترل دسترسی» با وزن 26/0، درخصوص پیشگیری از وقوع سرقت از ساختمانهای مسکونی بیشتر از اصول دیگر نقش دارند و براساس بررسی زیرمعیارها نیز درخصوص دستیابی به این اهداف «نفوذناپذیری»، «نظارت مناسب بر فضاها»، «نورپردازی مناسب فضاها» و «امکان نظارت» با وزنهای 21/0، 14/0، 12/0 و 12/0 به ترتیب، بیشتر از بقیة زیرمعیارها نقش دارند. نتایج نشان میدهد منطقة 1 شهرداری قزوین، ازنظر رعایت الگوهای کالبدی برای پیشگیری از وقوع سرقت وضعیت نسبتاً نامناسبی دارد که دراینبین، وضعیت پهنة 1 با امتیاز 11/1، نامناسبتر است. منطقة 3 شهرداری قزوین، وضعیت مناسبتری دارد و امتیاز پهنههای 5،4 و 6، به ترتیب 88/1، 75/1 و 61/1 است.
تصویر 3- نمایش امتیاز پهنهها بر روی نقشه (مأخذ: نگارندگان، 1396)
[1] Quetelet& guerry
[2] Clifford R shaw
[3] Henry D Mekay
[4] Eyes on the Sreet
[5] Creating Defensible Space
[6] Situational crime prevention
[7] Broken windows
[8] superdecision
[9] Objective
[10] Subjective
[11] Crime against persons
[12] Crime against property
[13] Crime agaist security
[14] Impulse
[15] Displacement
[16] Determinism
[17] Umbrella
[18] Access Control
[19] Quality environment/Image and maintenance
[20] unweighted super matrix
[21] weighted super matrix
[22] limit supermatrix
[23] Matrix Cluster