سنجش میزان خطرپذیری محله‌های شهری ازنظر وجود فضاهای بی‌دفاع (مستعد بروز جرم) مطالعۀ موردی: منطقۀ 3 شهر اردبیل

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

2 کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

3 دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران

چکیده

فضاهای بی‌دفاع، یکی از مسائل جدی در محیط‌های شهری‌ است که احتمال وقوع جرم و ناهنجاری اجتماعی در آنها بیشتر است. این فضاها زمینه را برای وقوع جرائم مکان- مبنا تسهیل می‌کند؛ از این‌رو، شناسایی این فضاها، برای اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و کاهش زمینۀ وقوع جرم، ضروری است. هدف این پژوهش، شناسایی، تحلیل و رتبه‌بندی میزان خطرپذیری فضاهای بی‌دفاع محدودۀ مورد مطالعه (منطقۀ 3 شهر اردبیل) است؛به این منظور، با استفاده از روش برداشت میدانی و فرم محقق‌ساخت، 172 فضای بی‌دفاع- که برای آن، تعریف علمی وجود دارد- شناسایی شد. برای انجام‌دادن تحلیل‌ها، معیارهایی مانند فراوانی فضاهای بی‌دفاع، تراکم جمعیتی و ساختمانی، گروه‌های درآمدی، کیفیت شبکۀ معابر، کیفیت کالبدی بافت، ویژگی اجتماعی، قیمت زمین و ساختمان و کاربری زمین با استناد به پیشینۀ پژوهش، تعریف شد. سامانۀ اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش‌های تحلیل فضایی برای تحلیل‌ها استفاده شد. یافته‌های این پژوهش نشان داد شدت تراکم فضاهای بی‌دفاع در برخی محله‌های شهر (محله‌های شمارۀ 3، 4، 6 و 9) بیشتر از سایر محله‌هاست. همچنین، 35/45 درصد محله‌ها با خطرپذیری زیاد و خیلی زیاد و 37/36 درصد با خطرپذیری کم و خیلی کم مواجه‌ است. نتایج روش میانگین نزدیک‌ترین همسایگی نشان داد ازنظر توزیع جغرافیایی، فضاهای بی‌دفاع در محله‌های خاصی خوشه‌بندی شده‌ است. نتایج پژوهش نشان داد نوع کاربری زمین، گسست یا نبود نظارت اجتماعی، کیفیت اندک بناها و ساختار خیابان‌ها در شکل‌گیری فضاهای بی‌دفاع در محیط‌های شهری، نقش دارد. درنهایت، با توجه به یافته‌های پژوهش، پیشنهادهایی برای برنامه‌ریزی کاهش خطر وقوع ناهنجاری‌های احتمالی ارائه شده‌ است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Measuring the Risk Prone Degree of Urban Neighborhoods in Terms of Spaces Susceptible to Crime (Case Study: District 3 of Ardabil City)

نویسندگان [English]

  • Alireza Mohammadi 1
  • Hojjat Arganghi 2
  • Reza Hashemi Masoomabad 3
1 Associate Professor, Department of Geography and Urban Planning, University Of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
2 MSc, Department of Geography and Urban Planning, University Of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
3 Ph.D. student of Geography and Urban Planning, University Of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
چکیده [English]

.‏

Introduction
The increasing urban development in Iran has caused many social, economic, and environmental problems. Among the social issues in cities, especially metropolitan areas, is the spread of crime and the formation of insecure spaces in the city. When urban spaces create a sense of fear and insecurity in people, they become defenseless spaces. That is, spaces in which a person feels the presence may be attacked or something unpleasant happens to him. In other words, such spaces, for whatever reason, could induce fear in people. These spaces are the product of a complex interaction in which the lack of symbolic and real barriers, the absence of the definition of specific areas and monitoring facilities, including natural-social and physical supervision, have made the rate of crime and social harms significant. Therefore, the identification of such spaces is necessary to take preventive measures and reduce the occurrence of crimes.
 



Materials and Methods
The purpose of this study is to identify, analyze, and rank the risk of defenseless spaces in District 3 of Ardabil city. The present research is of applied-developmental type and its research method is descriptive-analytical based on graphic methods. In order to collect the required information, first, a library method was used. Also, the field harvesting method was used to identify defenseless spaces in District 3 of Ardabil city. To perform the analysis, criteria such as the frequency of defenseless spaces, population and building density, income groups, the quality of the road network, the physical quality of the texture, social characteristics, land and building prices, and land use were used. In the next step, data related to the main criteria of the research on surface complication (area zoning) were entered and the analysis was based on spatial statistics in GIS. Finally, after determining the effective parameters in the analysis of urban defense spaces in the form of pairwise comparison of the hierarchical analysis process, the weight of each research criterion was calculated according to the opinion of experts (30 experts including professors and experts in universities, research centers and offices such as Municipalities, law enforcement research offices, and experts in the field of urban planning). Then, after preparing the standard maps, creating a distance map from them, standardizing and reclassifying each of the maps, the layers were superimposed using the weight overlap index.
 
Discussion of Results and Conclusions
Based on the map prepared using the kernel method, neighborhoods No. 3, 4, 6, and 9 had the highest density of defenseless spaces and thus are in a state of danger and vulnerability in terms of the existence of defenseless spaces. These neighborhoods are most densely populated. Calculations made using the nearest neighborhood mean tool indicated that urban defenseless spaces were distributed, clustered, and unbalanced throughout the region. According to the above results, certain areas are the focus of defenseless spaces under study and follow the centralized pattern; in contrast, parts of the area surface are considered as clean areas in terms of the existence of such spaces. The result of implementing the AHP model in GIS showed that 45.35% of the neighborhoods are at high and very high risk in terms of the existence of defenseless spaces. These neighborhoods are among those with informal settlements and middle neighborhoods of the city whose condition of the road network and the quality of their texture are not suitable. They have a high population density and the land use in this area is not compatible. These areas have the potential to spread social harm and delinquency. Also, poor monitoring, visibility, solitude and darkness, confusion, and burnout are the most important elements of urban space defense.  The present study can pave the way for other studies such as the study of crime in the city by types of crimes, the effect of environmental variables on crime, urban crimes based on type of urban context, and other related issues.
Based on the findings, the following suggestions can be considered in managing and reducing the vulnerability of neighborhoods:
1) Preparing a comprehensive crime plan.  This can help and guide the security forces. In this regard, GIS is very important.
2) Regenerating worn out urban texture that often forms criminal areas.
3) Determining the status of ruined buildings (cleaning or reconstruction) in the area, the number of which is not small.
4) Establishing or combining centers with long hours of work time (even 24 hours a day)
5) Locating and constructing law enforcement centers even in the form of smaller units in vulnerable areas.
6) Installing CCTV cameras in crowded spaces and announcing its existence along with controlng the space by using signs while observing aesthetic principles (with priority on installation in vulnerable areas).
7) Updating and accurately recording computer information about the place and time of crimes.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Defenseless Spaces
  • Crime Prone
  • Risk Zoning
  • GIS
  • Ardabil City

مقدمه

شهرنشینی پایدار، سازوکارهای متعدد و وسایل گوناگونی را طلب می‌کند که سرلوحۀ آنها امنیت است و شهرهای امن موجب افزایش تعاملات اجتماعی می‌شود (محمدی و همکاران، 1396الف: 130؛ محمدی و همکاران، 1396ب: 608). وجود امنیت یکی از نیازهای ضروری تداوم و بقای یک جامعه و زندگی توأم با آرامش است (رجبی فرجاد و شایگان، 1398: 48). یکی از اصلی‌ترین نمودهای امنیت را می‌توان در فضاهای شهری مشاهده کرد. این نظریه- که فضاها بر رفتار فرد، تأثیر می‌گذارد و می‌تواند برای تنظیم رفتار او به کار گرفته شود- امری پذیرفتنی است (Md Sakip and Abdullah, 2018: 18). اگر فضایی امن نباشد، میزان تمایل به سکونت و مدنیت آن کاهش می‌یابد. فضاهای بی‌دفاع شهری ازجمله فضاهایی است که به‌علت ویژگی‌های کالبدی و اجتماعی، فرصت بزهکاری و خشونت در آنها زیاد است (علیزاده و عنبری، 1396: 142). بزهکاری، به‌عنوان یکی از معضلات مهم اجتماعی (عبدی و همکاران، 1397: 56) و فضاهای بی‌دفاع، یکی از مهم‌ترین مکان‌های شکل‌گیری بزهکاری است. اینگونه فضاها یکی از چالش‌های جدی جوامع شهری است که نظر بسیاری از صاحب‌نظران را در فرایند تحلیل، تفسیر و ریشه‌یابی آن به خود معطوف کرده است (قلمبر دزفولی و محمدی، 1394: 2). فضاهای بی‌دفاع، امروزه در شهرها به‌علت رشد و گسترش فیزیکی و جمعیتی و فرسودگی و تخریب مناطق قدیمی، بسیار افزایش یافته است (زیاری و همکاران، 1395: 3). همچنین، تجربۀ جهانی نشان می‌دهد علاوه بر اینکه به سمت فضاسازی بهتر پیش نمی‌رویم، مکان‌های ساخته‌شده را نیز از بین برده‌ایم؛ زیرا فضاهای شهری بی‌هویت و ناآشنای زیادی به وجود آمده است که تبعات منفی بسیاری را در پی دارد و از یک‌سو، خشونت و ترس را افزایش می‌دهد و از سوی دیگر، موجب حس خطرپذیری می‌شود و متعاقباً موجب واکنش‌های روان‌شناختی و رفتاری شهروندان شود (یوسفی و جوهری، 1394: 3). فضاهای بی‌دفاع در بروز خشونت‌های شدید، به‌ویژه خشونت‌های پیوسته، یکی از عامل‌های اساسی است. همچنین، فضاهای بی‌دفاع، عامل مهمی در کاهش کیفیت زندگی (محسنی تبریزی و همکاران، 1390: 56) است. همچنین، باید این مسئله را مد نظر داشت که امنیت و آسودگی، دو عامل اساسی حیات بشری است؛ چنانکه دانشمندان بسیاری، امنیت را یکی از نیازهای اساسی انسان در نظر می‌گیرند (خوشفر و همکاران، 1394: 73). با نگاهی به گسترش شهرنشینی و روند توسعۀ شهری، درمی‌یابیم برقراری امنیت در ساختار شهری و برخورداری شهروندان از امنیت، در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و محیطی، اهمیتی فزاینده دارد (فرخی و صالحی، 1389: 2).

فضاهای بی‌دفاع در شهر اردبیل به‌علت رشد و گسترش فیزیکی و جمعیتی و فرسودگی و تخریب مناطق قدیمی و فرسوده شکل گرفته‌اند (محمدی و همکاران، 1398: 787). این فضاها به موازات رشد، موجبات ناامنی روانی را در شهر فراهم می‌کنند. به نظر می‌رسد، منطقۀ 3 شهرداری اردبیل، ازنظر وجود این فضاها، منطقۀ شهری پرمسئله‌ای است که می‌تواند به بروز مسائل اجتماعی و امنیتی منجر شود؛ به همین علت، این پژوهش، ضمن بررسی مهم‌ترین عوامل مؤثر بر فضاهای بی‌دفاع در منطقۀ 3، میزان خطرپذیری محلات این منطقه را ازنظر وجود فضاهای بی‌دفاع شهری شناسایی و درنهایت، راهکارهایی را برای کاهش خطرات ناشی از رشد این فضاهای بی‌دفاع در سطح منطقۀ مورد مطالعه ارائه می‌کند.

 

پیشینۀ پژوهش

سابقۀ شناسایی و تحلیل مکان‌های جرم‌خیز شهری، به‌عنوان رویکردی علمی به دهۀ ۱۹۸۰ برمی‌گردد و ازجمله مفاهیمی است که در ۱۵ سال اخیر در بین تحلیل‌گران جرائم شهری اهمیت یافته است و امروز، به‌عنوان دستاوردی معتبر برای مقابله با انحرافات اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم مطرح شده است. به نظر می‌رسد، ایده‌های اولیۀ بررسی محدوده‌های جرم‌خیز شهری در نتیجۀ ترسیم نقشه‌های پونزی[1] شکل‌گرفته باشد که تهیۀ آن در اداره‌های پلیس به شیوۀ دستی از حدود ۲۰۰ سال پیش مرسوم شده است (کلانتری و همکاران، 1394: 18). در 100 سال اخیر، تحلیل سادۀ محدوده‌های جرم‌خیز شهری را پژوهشگران جرائم شهری یا افسران پلیس انجام داده‌اند و در 30 سال گذشته، افرادی همچون براتینگام[2](1987 and 1975) کرو[3](1975)، ابی[4] و هریس (1980) و پریش[5](1986) در آثار خود با مطرح‌کردن بحث تراکم بزهکاری در محدوده‌های خاص شهری، محدوده‌های جرم‌خیز را تحلیل کردند (Sherman and Weisburd, 2006: 1). هرچند به‌طور مشخص، از نخستین پژوهش‌ها در این زمینه را «شرمن[6]»، «گارتین[7]» و «برگر[8]» در سال ۱۹۸۹ انجام دادند و برای نخستین‌بار، واژۀ کانون‌های جرم‌خیز را مطرح کردند. شرمن و همکارانش در مطالعۀ شهر مینیاپولیس دریافتند ۵۰ درصد تماس‌های تلفنی با پلیس تنها از 3/3 درصد شهری انجام شده است (Sherman et al., 1989: 27-55).

در زمینۀ شناسایی فضاهای بی‌دفاع شهری و مکان‌های مستعد جرم‌خیز، پژوهش‌های دانشگاهی و اجرایی گوناگونی وجود دارد که نشان‌دهندۀ اهمیت موضوع است. در ذیل، نمونه‌ای از این بررسی‌ها آورده شده است که در غنای پایه‌های نظری پژوهش، تأثیرگذار بوده‌ است. عربی و همکاران (2019) در مقاله‌ای با عنوان «استفاده از تمام نسل‌های پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیط (CPTED) برای طراحی بافت تاریخی شهری (مطالعۀ موردی: منطقۀ مرکزی کلان‌شهر تهران، اودلاجان شرقی)» با هدف بررسی نسل اول و دوم CPTED و توسعۀ نسل سوم و توجه به جنبه‌ها و عوامل مکانی به تأثیر فضاهای شهری بر شدت وقوع جرم توجه کرده‌اند. نتایج نشان می‌دهد در محدودۀ تاریخی اودلاجان، حجم زیاد مشکلات نساجی و تعداد زیادی از جرم‌ها در پس‌زمینۀ بسیاری از بناهای تاریخی پنهان شده است. براساس CPTED موضعی (نوع 3)، دیدگاه کلی این است که فرایند باید به سمت اصلاح ساختار کل بافت حرکت کند؛ زیرا این محدوده به‌عنوان هستۀ مرکزی و قطب عمل می‌کند. نتایج نشان می‌دهد ساختمان‌هایی با فعالیت مذهبی و مضامین مشابه با روند بازسازی یا مقاوم‌سازی در آنها جابه‌جا نشده‌اند و ضعف عوامل مبتنی بر مکان باعث افزایش میزان جرم و افزایش نارضایتی ساکنین شده است. سوهن[9](2016) در مقاله‌ای با عنوان «جرائم مسکونی و محیط ساخته‌شدۀ محله، ارزیابی آثار پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیط (CPTED)» رابطۀ جرم و جنایت را در مجتمع‌های مسکونی و محیط ساخته‌شدۀ محله (کالبدی محله) بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که نسبت به منطقۀ مسکونی متوسط، تعداد طبقۀ ساختمان، تراکم در ایستگاه اتوبوس، تراکم خیابان، تراکم تقاطع‌ها، متوسط درآمد خانوار در محله و فاصلۀ محله از نزدیک‌ترین ایستگاه پلیس به‌طور قابل‌توجهی با جرم ‌و جنایت‌های خیابانی مرتبط است.

تایهون‌ها[10] و همکاران (2015)، در مقاله‌ای با عنوان «تجزیه‌وتحلیل مقایسه‌ای فضاهای قابل دفاع مسکونی و فضاهای غیرقابل‌دفاع مسکونی» با استفاده از اصول CPTED، دو شهر جدید را بررسی کردند که ازنظر جمعیت و سایر مشخصات با یکدیگر برابر بودند؛ با این تفاوت که در یک شهر، اصول CPTED رعایت شده بود و در شهر دیگر رعایت نشده بود؛ سپس، با مقایسۀ نرخ جرم و جنایت در این دو شهر به این نتیجه رسیدند که رعایت اصول CPTED، نقش مهمی در کاهش جرائم در این شهر (رعایت اصول این رویکرد) داشته است. عشایری و نامیان (1398)، در پژوهشی با عنوان «فراتحلیل عوامل مؤثر بر پیشگیری از وقوع جرم» با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر پیشگیری از جرم، که با استفاده از روش پژوهشی فراتحلیلی انجام داده‌اند، به این نتیجه رسیدند که پیشگیری از جرم، راهبردی نوین و کم‌هزینه در مقابله با ناامنی و بهبود امنیت اجتماعی است. نهادها با استفاده از سرمایۀ اجتماعی (اعتماد، انسجام، مشارکت)، تقویت الگوی دینی، افزایش تعامل اجتماعی بین پلیس و شهروندان و تدوین سیاست‌های مرتبط با طراحی محیطی و نظارت اجتماعی می‌توانند از وقوع جرائم پیشگیری کنند.

داوودی دهاقانی و پیرحیاتی (1397)، مقاله‌ای با عنوان «تأثیر اقدامات معاون پیشگیری کلانتری‌ها در پیشگیری انتظامی از جرم (مورد مطالعه: سرکلانتری پنجم فرمانده انتظامی تهران بزرگ)» و با هدف بررسی میزان تأثیر اقدامات معاون پیشگیری کلانتری‌ها در پیشگیری انتظامی از جرم در سطح حوزۀ سرکلانتری پنجم فرمانده انتظامی تهران بزرگ انجام دادند. آنها در این پژوهش با استفاده از تحلیل مبتنی بر SPSS به این نتیجه رسیدند که در اقدامات عملیاتی، برخورد سریع با جرائم مشهود، حضور به‌موقع در صحنۀ جرم و برقراری تعامل بین گروه‌های گشت، اولویت زیادی دارد. در حوزۀ اقدامات اطلاعاتی، شناسایی نقاط کور، آلوده و جرم‌خیز حوزۀ استحفاظی، جمع‌آوری اطلاعات دربارۀ ارتکاب جرائم از مجرمان دستگیرشده و ارائۀ اطلاعات لازم و تخصصی حوزۀ استحفاظی به مأموران گشت و در حوزۀ اقدامات مدیریتی، برنامه‌ریزی برای اجرای طرح‌های پیشگیرانۀ انتظامی و ایجاد انگیزه در مأموران گشت، اولویت زیادی دارد.

پوراکبر (1396)، در مقاله‌ای با عنوان «رابطۀ فضاهای بی‌دفاع شهری با احساس امنیت اجتماعی (مطالعۀ موردی: شهروندان شهر تهران)» و با هدف مطالعۀ ویژگی‌های فضاهای شهری و نقش آن در احساس امنیت شهروندان با استفاده از نظریات گوناگون جامعه‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی و طراحی شهری، همچون نظارت چشم‌های خیابان جین جاکوبس، تفاوت فرهنگی راپوپورت، فضای قابل دفاع نیومن، پنجرۀ شکستۀ ویلسون، پیشگیری وضعی از جرم کلارک، ری جفری و چیدمان فضایی هیلیر در سال 1394 در شهر تهران انجام داده است. پژوهشگر در این پژوهش با استفاده از روش پرسش‌نامه‌ای نتایج نشان داده است احساس امنیت شهروندان تهرانی در فضاهای بادفاع بیشتر از فضاهای بی‌دفاع است.

منصوری و همکاران (1396)، پژوهشی با عنوان «رابطۀ فضاهای بی‌دفاع شهری با افزایش جرائم شهری در شهر کرمانشاه» انجام داده‌اند. آنها این پژوهش را با هدف بررسی رابطۀ فضاهای بی‌دفاع شهری با افزایش جرائم شهری در شهر کرمانشاه با استفاده از ابزار پرسش‌نامه و تجزیه‌وتحلیل با SPSS انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که مؤلفه‌های مؤثر فضاهای بی‌دفاع شهری بر جرائم شهری برحسب میزان همبستگی عبارت‌ است از: طراحی و معماری فضای شهری، نبود دسترسی به خدمات شهری، میزان خوانایی فضای شهری، نبود نظارت در فضای شهری و تراکم فعالیت در فضای شهری. همچنین، غیر از متغیر طراحی و معماری نامناسب فضای شهری- که با متغیر جرائم شهری، رابطۀ معناداری ندارد- میان عامل‌های مختلف فضای بی‌دفاع شهری و جرائم شهری، رابطۀ معناداری وجود دارد.

زیاری و همکاران (1395)، در پژوهشی با عنوان «بررسی فضاهای بی‌دفاع شهری در سطح محله (مورد مطالعه: محلۀ هرندی تهران)» پس از شناسایی معیارهای پژوهش، آنها را با استفاده از مدل ویکور رتبه‌بندی کردند. نتیجۀ پژوهش نشان داد بین بلوک‌های مختلف محله ازنظر بی‌دفاع بودن فضاها، تفاوت زیادی وجود دارد. همچنین، نتایج پهنه‌بندی محلۀ هرندی ازنظر فضاهای بی‌دفاع، نشان‌دهندۀ منطبق‌بودن بی‌دفاع‌ترین بلوک محلۀ پارک هرندی و فضاهای اطراف آن است (بلوک 16). از دیگر بلوک‌هایی که در سطح محلۀ هرندی، امتیاز زیادی در بی‌دفاع بودن کسب کردند، به پارک حقانی (بلوک 13) و فضاهای اطراف آن و همچنین به بخش نزدیک به بازار تهران می‌توان اشاره کرد (بلوک 20).

عشایری و همکاران (1395)، در مقاله‌ای با عنوان «تحلیل جامعه‌شناختی رابطۀ بین مؤلفه‌های سرمایۀ اجتماعی با پیشگیری از جرم (مورد مطالعه: استان اردبیل)» با هدف تحلیل جامعه‌شناختی رابطۀ بین مؤلفه‌های سرمایۀ اجتماعی با پیشگیری از جرم در استان اردبیل و با استفاده از ابزار پرسش‌نامه و تجزیه‌وتحلیل با SPSS، به این نتیجه رسیدند که سرمایۀ اجتماعی، سازوکاری مؤثر و کم‌هزینه برای کاهش جرم تلقی می‌شود و نقش مهمی در پیشگیری از جرم دارد.

یوسفی و جوهری (1394)، مقاله‌ای با عنوان «فضاهای بی‌دفاع در شهر و حس ترس؛ پدیدارشناسی تجربۀ عبور از پل‌های زیرگذر در مشهد» انجام دادند. هدف این پژوهش، تصریح ابعاد مفهومی فضاهای بی‌دفاع شهری و تحلیل معنایی تجربۀ حضور در فضاهای بی‌دفاع شهر مشهد و آشکارکردن حس ترس و خطرپذیری موجود در این تجربه‌هاست که پیرامون 3 محور فضاهای بی‌دفاع، فضاهای قابل دفاع، اثر بی‌دفاعی فضا بر حس ترس و خطرپذیری انجام شده است. نتایج نشان داد ضعف نظارت، رؤیت‌پذیری، خلوتی و تاریکی، آشفتگی و فرسودگی، از مهم‌ترین عناصر بی‌دفاعی فضاهای شهری (پل‌های زیرگذر) است.

بررسی پیشینۀ پژوهش نشان می‌دهد پژوهشگران به شناسایی فضاهای بی‌دفاع شهری از زوایای گوناگون توجه کرده‌اند. پژوهش‌های مذکور ازنظر شناسایی معیارها و روش‌های استفاده‌شده در فضاهای بی‌دفاع شهری و زوایای مختلف به پژوهشگران یاری می‌رساند. در پژوهش حاضر نیز درادامۀ مسیر پژوهش دربارۀ شناسایی فضاهای بی‌دفاع شهری به موردپژوهی جنبه‌هایی از تحلیل فضایی و آمار فضایی دربارۀ شناسایی فضاهای بی‌دفاع شهری در مقیاس فضایی شهر اردبیل توجه ‌شده است.

 

مبانی نظری

فضاهای شهری، فضاهایی است که با حضور و حرکت شهروندان حیات و قوام می‌یابد؛ حضوری که با فعالیت شهروندان همراه است و پویایی زندگی را به نمایش می‌گذارد (فرهادی‌خواه و سیدعلی‌پور، 1395: 46). فضاهای شهری با توجه به قابلیت دفاع و ایجاد امینت برای شهروندان به دو دسته فضاهای قابل‌ دفاع و فضاهای بی‌دفاع تقسیم می‌شود.

«فضای قابل ‌دفاع، واژه‌ای است برای سلسله‌ای از نظام‌های فضایی شامل موانع واقعی و نمادین، حوزه‌های نفوذ تعریف‌شده و امکان مراقبت بیشتر که به همراه یکدیگر، یک محیط را به کنترل ساکنان درمی‌آورد. فضای قابل ‌دفاع در یک محیط مسکونی به‌گونه‌ای سامان داده می‌شود که امنیت خانواده‌ها، همسایگان و دوستان را تأمین کند» ( Doran and Burgess, 2012: 15). نیومن چهار ویژگی را در طراحی محیط تشخیص داده است که به همراه یکدیگر یا به‌تنهایی، فضا را قابل‌ دفاع می‌سازد. این چهار ویژگی عبارت‌ است از: قلمرو، مراقبت طبیعی، تعریف مرز و سیما و محیط اجتماعی مکان و ساختار (Richard and Kitchen, 2002: 93).

فضای بی‌دفاع شهری، مکانی میان حوزۀ خصوصی و حکومتی است که در آن، عنصر نظارتی وجود ندارد و تعلق‌ خاطری نیز به آنها شکل نمی‌گیرد. این فضا می‌تواند بستری را برای آسیب‌های اجتماعی و فعالیت‌های غیرمجاز و نابهنجار از ریختن زباله تا استفاده از مواد مخدر، سرقت، تجاوز به عنف و... ایجاد کند (زیاری و همکاران، 1395: 5). ضعف نظارت و تعلق ‌خاطر به فضاهای بی‌دفاع از مهم‌ترین ویژگی‌های اجتماعی این فضاهاست (Newman, 1996: 18). خصوصیت اصلی فضاهای بی‌دفاع، نبود عنصر نظارت اجتماعی است (یوسفی و جوهری، 1394: 5)؛ فضاهایی که در آنها، رفت‌وآمد کم است (روز یا شب) یا در صورت استمداد، احتمال یا امکان کمک‌رسانی به فرد مورد تهاجم کمتر است، جسارت بیشتری را به مجرمان برای ارتکاب جرم می‌دهد (Sohn, 2016: 13). علاوه بر این، در این نوع فضاها بی‌ثباتی و ناپایداری جمعیت به چشم می‌خورد که از ویژگی‌های مهم فضاهای بی‌دفاع تلقی می‌شود (نایبی و همکاران، 1390: 19).

فضاهای بی‌دفاع، 3 دسته ویژگی کلی، شامل ویژگی‌های فیزیکی، اجتماعی و فیزیکی اجتماعی دارد که درادامه به‌تفصیل آورده می‌شود.

ویژگی‌هایفیزیکی: ویژگی‌هایی همچون کمبود و نبود نور، ساختمان‌های خراب، ساختمان‌های ناتمام، مشاهدۀ بصری محدود و نبود نمایش بصری، بی‌نظمی فیزیکی، (وجود مکان‌های باقابلیت) به دام افتادن، فرصت محدود برای نظارت و کنترل، وجود گوشه و کنار، پیچ‌وخم، مکان‌های محصور مجاور با فضاهای قابل ‌مشاهده، تراکم ساختمانی، کمبود ساختمان، نبود مرزها و محدوده‌های ‌اندازه‌گیری‌شدنی، دنباله و امتداد و مکان‌های رهاشدۀ مناطق مطرح را می‌توان ویژگی‌های فیزیکی فضاهای بی‌دفاع به شمار آورد.

ویژگی‌های اجتماعی: مهم‌ترین ویژگی‌های اجتماعی فضاهای بی‌دفاع عبارت‌ است از: نبود (استفاده) یا استفادۀ مداوم، آرام و خلوت بودن، ازدحام بیش‌ازحد، تراکم، حضورنداشتن انسان، حضورنداشتن مسئول کنترل و نظارت (نیروی حفاظتی)، بی‌نظمی در فعالیت‌ها، کاهش کنترل و نظارت توسط مردم، نبود ارتباط بین فضا و مردم در ساعت‌های خاص و تراکم فعالیتی.

ویژگی‌های فیزیکی- اجتماعی: مهم‌ترین ویژگی‌های فیزیکی-اجتماعی فضاهای بی‌دفاع عبارت است از: فضاهای رهاشده، نبود علائم و نشانه‌های شناسایی، هویت و تعریف ضعیف، نبود روشنایی و معنی‌داربودن منظره یا ضعف در این منظره، ساختار پیچیده، گوناگونی فعالیت‌ها، تناسب ضعیف یا نبود تناسب، باریک و تنگ بودن، تفکیک‌نشدن فضاهای عمومی و خصوصی، ارتباط ضعیف ساختمان‌ها با خیابان یا با فضاهای باز دیگر (Daryabari et al., 2016: 328).

روش‌شناسی

معرفی محدودۀ مورد مطالعه

شهر اردبیل، مرکز استان و شهرستان اردبیل در دشتی به همین نام واقع‌ شده است و ازلحاظ موقعیت مطلق در مختصات جغرافیایی 48 درجه و 15 دقیقه تا 48 درجه و 19 دقیقۀ طول شرقی و 38 درجه و 11 دقیقه تا 38 درجه و 17 دقیقۀ عرض شمالی قرار دارد. براساس مصوبات طرح جامع (1386)، شهر اردبیل به 4 منطقۀ شهرداری و 44 ناحیۀ شهری تقسیم شده است. این شهر در محدوده‌ای به مساحت بیش از 6200 هکتار گسترده شده (غفاری گیلانده و همکاران، 1398: 250) و براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، جمعیتی بالغ ‌بر ۵۲۹۳۷۴ نفر دارد (هاشمی معصوم‌آباد، 1396: 55). قلمرو پژوهش حاضر، منطقۀ 3 شهرداری شهر اردبیل است. براساس آخرین تقسیمات، منطقۀ 3 مانند دیگر مناطق شهرداری اردبیل به 11 محله تقسیم شده است (شکل شمارۀ 1).

 

 

 

 

شکل 1- محدودۀ مورد مطالعه (منطقۀ 3 شهر اردبیل)

Fig 1- Study area (District 3 of Ardabil(

 

 

معیارهاوداده‌هایپژوهش

معیارهای این پژوهش برحسب دسترسی به داده‌ها شامل 9 معیار اصلی است. دستۀ اول، داده‌های مربوط به تعداد فضاهای بی‌دفاع شهری در سطح منطقه به تفکیک محلات است که با توجه به برداشت میدانی به‌ دست آمد. این داده‌ها فقط آدرس بوده‌ است و عملیات پیاده‌سازی آن روی نقشه و تشکیل پایگاه داده‌های مکانی (GIS) را نگارندگان در مدت لازم انجام ‌داده‌اند. این داده‌ها شامل 172 مورد فضای ثبت‌شده است. دستۀ دوم، داده‌های مربوط به معیارهایی همانند تراکم جمعیت، تراکم ساختمان، گروه‌های درآمدی، قیمت اراضی و ساختمان، ساختار اجتماعی، کاربری اراضی، کیفیت شبکه معابر و بافت‌های شهری است که از اسناد طرح جامع شهر اردبیل استخراج شده‌ است که مهندسان مشاور طرح و کاوش (1394) و اسناد دفتر معاونت شهرسازی شهرداری اردبیل (1395) تهیه کرده‌اند. جدول شمارۀ 1، معیارهای اصلی استفاده‌شده در این پژوهش را نشان می‌دهد.

 

 

جدول 1- معیارهای پژوهش و پژوهشگران تأییدکننده

Table1- Research Criteria and Approving Researchers

ردیف

متغیر

پژوهشگران تأییدکننده

1

تراکم جمعیتی

زیاری و همکاران (1395)، طالب‌پور (1396)، 2012)) Crime Prevention Unit

2

تراکم ساختمانی

نایبی و همکاران (1390)، محسنی تبریزی (1390)، ابراهیمی جم و احمدیان (1392)

3

کیفیت بافت شهری

نایبی و همکاران (1390)، (1995)Sherman ، (2012) Crime Prevention Unit

4

کیفیت خیابان‌ها

نایبی و همکاران (1390)، ابراهیمی جم و احمدیان (1392)

5

گروه‌های درآمدی

(1995)Sherman ، (2012)  Crime Prevention Unit

6

قیمت اراضی و بناها

(1995) Sherman، (2012) Crime Prevention Unit، دزفولی و محمدی (1394)

7

ساختار اجتماعی

نایبی و همکاران (1390)، ابراهیمی جم و احمدیان (1392)

8

تعداد فضاهای بی‌دفاع شهری

نایبی و همکاران (1390)، (2012)Crime Prevention Unit

9

کاربری زمین

(1995) Sherman، ابراهیمی جم و احمدیان (1392)، دزفولی و محمدی (1394)

مآخذ: مطالعات نگارندگان


 


روش پژوهش

پژوهش حاضر، از نوع کاربردی- توسعه‌ای و روش تحقیق آن از نوع توصیفی-تحلیلی بر پایۀ روش‌های گرافیک مبناست. برای گردآوری اطلاعات لازم، ابتدا به روش کتابخانه‌ای عمل شد. برای شناسایی فضاهای بی‌دفاع در سطح منطقۀ 3 شهر اردبیل نیز از روش برداشت میدانی استفاده شد. بعد از برداشت میدانی، به‌علت ناهمسان‌بودن مقیاس اندازه‌گیری متغیرها، داده‌های اخذشده، دوباره طبقه‌بندی و کدگذاری شد. درادامه، پایگاه داده‌های طبقه‌بندی‌شده مربوط به هر کدام از متغیرها، در نرم‌افزار Excell تشکیل شد. در گام بعدی، با توجه به اینکه مختصات جغرافیایی (x, y) مربوط به آمار پراکنش فضاهای بی‌دفاع ثبت نشده بود، نقاط مربوط به پراکنش فضاهای بی‌دفاع با استفاده از آدرس‌ها، روی نقشۀ بزرگ‌مقیاس شهری (1:500) پیاده شد. از نقشۀ شهری و نقشه‌های Google Maps برای ثبت آدرس‌ها و کدگذاری آدرس‌ها استفاده شد. ازجمله مشکلات این گام، صحیح نبودن آدرس‌ها و ناهم‌خوانی نقشۀ شبکۀ با نقشۀ شهری بود. درادامه، آدرس‌ها و کدگذاری (ایجاد فیلد و اختصاص کد برای هر نقطه) آمار ثبت‌شده به محیط ARC GIS منتقل شد. پایگاه اطلاعات شبکه، که در EXCEL تشکیل شده بود، به داده‌های مکانی، شامل عوارض نقطه‌ای (فضاهای بی‌دفاع شهری) و عوارض سطحی (محله‌بندی) متصل شد. در گام آخر، داده‌های مربوط به معیارهای اصلی پژوهش در عارضۀ سطحی (محله‌بندی منطقه) وارد شد و مبنای تحلیل به روش آمار فضایی در GIS قرار گرفت. درنهایت، پس از تعیین پارامترهای مؤثر در تحلیل فضاهای بی‌دفاع شهری در قالب مقایسۀ زوجی فرایند تحلیل سلسله‌مراتبی، وزن هر یک از معیارهای پژوهش با توجه به نظر کارشناسان خبره (30 نفر از متخصصان، شامل استادان و کارشناسان در دانشگاه‌ها، مراکز پژوهشی و اداره‌هایی همچون شهرداری‌ها، دفتر پژوهشی نیروی انتظامی و صاحب‌نظران در حوزۀ برنامه‌ریزی شهری) محاسبه؛ سپس بعد از تهیۀ نقشه‌های معیار، ایجاد نقشه فاصله از آنها، استانداردسازی و کلاسه‌بندی مجدد هر یک از نقشه‌ها، با استفاده از شاخص همپوشانی وزنی به روی هم ‌گذاری لایه‌ها اقدام شد. نتیجۀ نهایی پژوهش، طیف‌بندی محلات منطقۀ 3 شهر اردبیل به‌لحاظ داشتن فضاهای بی‌دفاع شهری و میزان خطرپذیری از این جنبه است.

 

بحث و یافته‌ها

معیارهای تأثیرگذار بر شکل‌گیری فضای بدون دفاع

فراوانیوتراکم فضاهای بی‌دفاع

به‌طور نظری، تحلیل داده‌های مربوط به فضاهای بی‌دفاع شهری، از ارتباط فضایی و تراکم یا پراکنش مکانی آنها در یک پهنۀ جغرافیایی شروع می‌شود. تراکم شدید اتفاقات در یک پهنۀ جغرافیایی را می‌توان کانون‌ها، پهنه‌ها یا گستره‌های بحرانی نامید (ابراهیمی و همکاران، 1394: 90). از آنجا ‌که درک الگوی فضایی تراکم بدون استفاده از ابزار مناسب برای پژوهشگر دشوار و اغلب غیرممکن است، از روش‌های مناسب نقشه‌نگاری و تحلیل فضایی استفاده می‌شود.

در این پژوهش، براساس داده‌های ثبت‌شده، 172 مورد فضاهای بی‌دفاع شهری در منطقۀ 3 شهر اردبیل، با استفاده از روش تراکم کرنل برای تعیین پهنه‌های بحرانی در متغیر فضاهای بی‌دفاع، به‌صورت شکل شمارۀ 3 نمایش داده شده است. براساس نتایج روش، به‌ترتیب، محلات شمارۀ 5، 3، 4 و 6 در پهنۀ جغرافیایی با شدت تراکم و نزدیکی فضاهای بی‌دفاع قرار دارد. به‌طور مشخص، میزان نزدیکی فضاهای بی‌دفاع در این محله‌ها زیاد است و ازنظر تراکم اتفاقات، این محله‌ها را جزء محله‌های خطرپذیر و بحرانی منطقه می‌توان معرفی کرد.

 

 

 

 

شکل 2- تراکم مکانیفضاهای بی‌دفاعدر محدودۀ مورد مطالعه

Fig 2- Spatial density of defenseless spaces in the study area

 

 

همچنین، برای سنجش پراکنش فضایی فضاهای بی‌دفاع شهری در سطح منطقۀ 3 شهر اردبیل، از ابزار میانگین نزدیک‌ترین همسایگی استفاده شده است تا این موضوع بررسی شود که آیا توزیع فضاهای بی‌دفاع شهری، در سطح محلات به‌صورت یکنواخت شکل گرفته است یا خیر تا درنهایت، به سنجش میزان پراکنش و تمرکز این فضاها در سطح محلات و میزان برخورداری آنها اقدام شود. محاسبات انجام‌شده با ابزار میانگین نزدیک‌ترین همسایگی نشان داد فضاهای بی‌دفاع شهری در سطح محلات به‌صورت خوشه‌ای و نامتوازن توزیع یافته‌ است. شاخص نزدیک‌ترین همسایگی محاسبه‌شده، برابر 73/0 و امتیاز z آن نیز برابر 88/8 بود. با توجه به بالابودن مقدار عددی ضریب نزدیک‌ترین همسایگی به‌دست‌آمده و کسب امتیاز بالای z در تحلیل انجام‌شده، با اطمینان 99 درصد می‌توان اذعان کرد، فضاهای بی‌دفاع در سطح محلات منطقۀ 3 شهر اردبیل، توزیعی خوشه‌ای دارد. بنا بر شرح مذکور ملاحظه می‌شود، محدوده‌های خاصی، محل تمرکز فضاهای بی‌دفاع مد نظر است و از الگوی متمرکز پیروی می‌کند و درمقابل، بخش‌هایی از سطح محدوده ازنظر وجود چنین فضاهایی، محدوده‌های پاک محسوب می‌شود. در شکل شمارۀ 3، نتایج حاصل از محاسبۀ شاخص نزدیک‌ترین همسایگی به نمایش درآمده است.

 

 

 

 

شکل 3- محاسبۀتابعتحلیلضریبنزدیک‌ترین همسایگیبرای فضاهای بی‌دفاع محدودۀ مورد مطالعه

Fig 3 - Calculation of the nearest neighborhood coefficient analysis function for defenseless spaces in the study area

 

 

تراکمجمعیت

تراکم جمعیت، یکی از متغیرهای تأثیرگذار در پیدایش فضاهای بی‌دفاع شهری است؛ به‌گونه‌ای ‌که کمی و زیادی بیش‌ازحد تراکم جمعیت، میزان بی‌دفاعی یک محدوده را افزایش می‌دهد. رابرت پارک[11] و برجس[12] بر این باور بودند که در منطقۀ انتقالی شهر به‌علت تحرک زیاد جمعیت، مهاجرپذیری و ازدحام جمعیت و ...، بیشترین نرخ جرم و بزهکاری مشاهده می‌شود (طالب‌پور، 1396: 138). مک‌کی[13] معتقد بود کژرفتاری‌ها در مناطق متراکم شهر به این علت رخ می‌دهد که کنترل اجتماعی غیررسمی، مانند افکار عمومی و نظارت همگانی آن‌قدر محکم نیست که از پیدایش و بروز ناهنجاری‌ها جلوگیری کند (احمدی، 1396: 84). تهیۀ نقشۀ تراکم جمعیتی منطقۀ 3 شهر اردبیل براساس داده‌های جمعیتی سال 1395 در مقیاس حوزه‌های شهری نشان می‌دهد، تراکم در محله‌های شمالی و حاشیه‌ای شهر، بیشتر است؛ به‌گونه‌ای ‌که این تراکم جمعیت در سطح محلات می‌تواند باعث ایجاد مکان‌های بی‌دفاع و جرم‌خیز شود. براساس نتایج و نقشۀ تهیه‌شده، محلات شمارۀ 1، 4، 3، 2 و 5 در منطقۀ 3 شهر اردبیل، تراکم جمعیتی خیلی زیاد و زیاد دارد.

 

تراکم ساختمانی

تراکم ساختمانی، یکی دیگر از معیارهای مؤثر در به وجود آمدن فضاهای بی‌دفاع شهری است. براساس داده‌های استخراج‌شده از طرح جامع شهر (مهندسان مشاور طرح و کاوش، 1394)، شهر اردبیل ازنظر تراکم ساختمانی به چهار پهنۀ اصلی، شامل پهنۀ کم‌تراکم (60 درصد)، متوسط‌تراکم (70 درصد)، تراکم زیاد (90 درصد) و کاملاً متراکم (120 درصد) تقسیم شده است. با توجه به این تقسیم‌بندی، نقشۀ تراکم ساختمانی در سطح منطقۀ 3 شهر اردبیل نیز تهیه شد که در شکل شمارۀ 5 دیده می‌شود. براساس نتایج و نقشۀ تهیه‌شده، محلات شمارۀ 6، 7 و 9 در منطقۀ 3 شهر اردبیل، تراکم‌ جمعیتی خیلی زیاد و زیاد دارد.

 

کیفیتخیابان‌ها

براساس داده‌های مستخرج از نقشه‌های طرح تفصیلی شهر (مهندسان مشاور طرح و کاوش، 1394) و مطالعات بافت‌های فرسودۀ شهر (مهندسان مشاور طراحان بافت و معماری، 1394)، معابر بافت‌های فرسوده، روستاهای ادغام‌شده در شهر و برخی از محله‌های در حال احداث، وضعیت نامطلوب هندسی دارد. همچنین، به‌علت فشردگی بافت برخی محلات و تنوع کاربری زمین، همواره پیاده‌روها و شبکۀ معابر این بخش از شهر، با عملیات حفاری مواجه‌ است. براساس نتایج و نقشۀ تهیه‌شده، به‌جز محلات شمارۀ 7، 10 و 11، بقیۀ محلات ازلحاظ کیفیت خیابان و معابر در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته‌ است.

ساختار اجتماعی

بهبود و برخورداری از ساختار اجتماعی، نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در ایجاد محلۀ خوب و امن دارد؛ به‌گونه‌ای که با تضعیف انسجام و ساختار یک محله، این محل به مکانی ناامن تبدیل می‌شود و نقاط بی‌دفاع و جرم‌خیز افزایش می‌یابد. براساس یافته‌های حاصل از مطالعات و نقشه‌های شهری اردبیل، ساختار اجتماعی محلات منطقۀ 3 را به 3 پهنۀ غیرمنسجم، نسبتاً منسجم و منسجم می‌توان تقسیم کرد. در این تقسیم‌بندی، محلات 7، 8 و 10 به‌لحاظ ساختار اجتماعی منسجم است و بقیۀ محلات در گروه نسبتاً منسجم و غیرمنسجم قرار گرفته‌ است.

 

گروه‌های درآمدی

اسکان قشر خاصی از جامعه، به‌ویژه قشر کم‌درآمد، با توجه به نوع ساخت‌وسازهایی که انجام می‌دهند، به شکلی غیرمستقیم و مستقیم می‌تواند در ایجاد فضاهای ناامن و جرم‌خیز تأثیرگذار باشد. با توجه به این امر، براساس نقشه‌ها و مطالعات طرح جامع شهر اردبیل، به تهیۀ نقشۀ گروه‌های درآمدی در منطقۀ 3 مبادرت شد که نشان می‌دهد محلات شمارۀ 1، 2، 3، 4 و 5، محل اقامت اقشار کم‌درآمد شهری است.

 

قیمت اراضی و ابنیه

وجود زمین‌های نسبتاً ارزان‌قیمت، مشوق ساخت اقشار کم‌درآمد جامعه می‌شود. با توجه به نوع ساخت در این محدوده‌ها، که ساختار و کیفیت مناسبی ندارد، به‌مرور زمان، این محدوده‌ها بیشتر، افراد مهاجر را در خود جای می‌دهد و باعث افزایش ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی و ایجاد مکان‌های ناامن می‌شود. شاید یکی از علل این موضوع، چگونگی خدمات‌رسانی به این محدوده‌هاست که کمتر از بخش‌های دیگر انجام شده است. به‌عنوان نمونه‌ای از اینگونه محدوده‌ها به سکونتگاه‌های غیررسمی شهر می‌توان اشاره کرد. براساس نتایج، در سطح منطقۀ 3 شهر اردبیل، محلات 2، 1 و 4 ازلحاظ قیمت اراضی و ابنیه، جزء اراضی با قیمت کم است.

 

 

 

کیفیت بافت شهری

براساس اطلاعات استخراج‌شده از گزارش مطالعات بافت ‌فرسودۀ شهر اردبیل (مهندسان مشاور طراحان بافت ‌و معماری، 1394)، شهر اردبیل، حدود 7هزار هکتار مساحت دارد. از این مقدار، 950 هکتار شامل بافت‌های قدیمی و فرسوده و روستاهای ادغام‌شده در شهر است. منطقۀ 3 شهر اردبیل نیز با مساحتی حدود 1607 هکتار، دربرگیرندۀ بخشی از این بافت‌های فرسوده و در عین‌ حال، غیررسمی است و کیفیت محیطی نامطلوبی دارد. به‌طور نظری، ایجاد فضاهای بی‌دفاع در این بخش از شهرها زیاد است. به‌علت کیفیت نامطلوب سازه، قدمت زیاد ساختمان‌ها، کیفیت نامطلوب و پیچ‌درپیچ بودن شبکۀ معابر، به نظر می‌رسد در کنار ایجاد فضای بی‌دفاع و جرم‌خیز شهری، در صورت وقوع خطرات محیطی، مانند زلزله، این بخش از شهرها با خطرات بیشتری مواجه می‌شود. براساس نتایج، محلات شمارۀ 1 و 9 جزء بافت میانی و حاشیه‌ای، محلۀ شمارۀ 3 جزء بافت میانی روستایی، محلۀ شمارۀ 4 جزء بافت قدیمی و فرسوده و بقیۀ محلات، جزء محلات با کیفیت متعارف است.

 

کاربری اراضی

امنیت یک فضا به کاربری‌های محاط‌کنندۀ آن نیز‌ بستگی دارد و باید تدابیری برای کاهش آثار منفی کاربری‌های خلوت و متروک، که مشکل‌ساز است، و کاربری‌های ناسازگار با هم اندیشیده شود. تعادل کاربری‌های مختلط، به علل امنیتی، زیبایی، اقتصادی و محیطی مهم است. کاربری‌های مختلط باید با یکدیگر و نیازهای جامعه سازگار و موافق باشد. به‌طور کلی، هر مفهوم طراحی، که ایجاد فضا با کاربری‌های مختلط را تشویق می‌کند، مکان جذاب و ایمنی را به وجود می‌آورد (Council, 2003: 19 National Crime Prevention). براساس نتایج، محلات شمارۀ 4، 5، 8 و 9 محلاتی است که کاربری آنها نسبت به محله سازگار نیست. شکل شمارۀ 4، نقشه‌های تهیه‌شدۀ مربوط هر یک از معیارهای پژوهش را نشان می‌دهد.

 

 

 

 

شکل 4- وضع موجود محلات منطقه ازلحاظ معیارهای بررسی‌شده در پژوهش

Fig 4 - The current situation of neighborhoods in terms of criteria studied in the study

 

ادامۀ شکل 4- وضع موجود محلات منطقه ازلحاظ معیارهای بررسی‌شده در پژوهش

Continuation of Fig 4 - The current situation of neighborhoods in terms of criteria studied in the study

 

 

مراحلاجرایمدلشناساییخطرپذیری

1) استانداردسازیوتعیینوزنمعیارها

با توجه به تفاوت در مقیاس اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش، استانداردسازی معیارها برای انجام‌دادن عملیات همپوشانی و اخذ خروجی نهایی و اعمال وزن‌های مربوط به هر کدام از معیارها ضروری است. برای انجام‌دادن استانداردسازی و تعیین وزن لایه‌های مربوط به معیارها، مراحل ذیل اجرا شده‌ است:

الف) ابتدا نقشۀ رستری مربوط به هر کدام از متغیرها تهیه شد. برای تهیۀ رستر، ابزار تبدیل عارضه به رستر (Convert Feature to Raster) در ARC GIS به کار رفت. ب) درادامه، به‌ترتیب، لایه‌های مربوط به متغیرهای پژوهش در مقیاس 9 طیفی توماس‌ ال ساعتی[14]، که در روش AHP نیز کاربرد دارد، استانداردسازی شد. برای این منظور، از روش کلاسه‌بندی مجدد (Reclassify) در GIS استفاده شد. در گام بعدی، عملیات مقایسۀ زوجی و تعیین اهمیت معیارها با توجه به نظرات کارشناسان و با استفاده از ابزار AHPدر GIS انجام شد؛ به عبارت دیگر، عملیات تعیین وزن معیارها انجام شد. جدول شمارۀ 2، وزن‌های به‌دست‌آمده برای هر یک از معیارها را نشان می‌دهد.

 

جدول 2- وزن هر یک از معیارهای پژوهش با توجه به نظرات کارشناسان

Table 2 - The weight of each of the research criteria according to the opinions of experts

معیار

وزن

معیار

وزن

معیار

وزن

کاربری اراضی

13/0

تراکم جمعیت

08/0

قیمت اراضی و ساختمان

06/0

تعداد فضاهای بی‌دفاع

23/0

تراکم ساختمان

07/0

گروه درآمدی

05/0

انسجام اجتماعی محلات

14/0

کیفیت بافت شهری

12/0

کیفیت خیابان

11/0

 

د) سپس، نقشه‌های استانداردشدة وزن‌دار به روش AHP، که آمادۀ اجرای عملیات همپوشانی‌ است، تهیه شد (شکل شمارۀ 5).

 

 

 

شکل 5- نقشه‌هایاستانداردموزونمربوطبهمعیارهای پژوهش

Fig 5 - Standard weighted maps related to research criteria

 

 

 

2)همپوشانیواستخراجنقشۀخطرپذیری

بعد از استانداردسازی معیارها و تعیین اوزان مربوط به هر کدام از معیارها، در این مرحله، عملیات همپوشانی به روش AHP در GIS انجام شد. علت استفاده از این روش برای همپوشانی، دقت آن در مقایسه با روش‌های دیگر در محیط GIS و نیز نبود تفاوت بین لایه‌های مربوط به معیارها ازنظر نوع عوارض است. در این مرحله در گام اول، عملیات همپوشانی معیارها با انجام‌دادن محاسبات در ابزار GIS انجام شد. خروجی به‌دست‌آمده، حاصل تلفیق معیارهای استاندارد موزون است (شکل شمارۀ 6). نتیجۀ به‌دست‌آمده، شامل طیف 1 تا 9 می‌شود. هرچه به سمت عدد 9 و رنگ تیره نزدیک می‌شویم، میزان خطرپذیری یا آسیب‌پذیری محله‌های شهری در برابر فضاهای بی‌دفاع شهری افزایش می‌یابد. در عین ‌حال، محله‌های واقع در نواحی روشن، که به سمت 1 تمایل دارند، با میزان خطر و آسیب‌پذیری کمی مواجه‌ است.

برای بیان واضح یافته‌های حاصل از اجرای روش فازی، نقشۀ به‌دست‌آمده در 5 طیف کیفی طبقه‌بندی شد. در نقشۀ نهایی (شکل شمارۀ 6)، محله‌های شهری براساس ارزش‌های 1 تا 9، با وضعیت میزان خطرپذیری خیلی کم، کم، تا حد زیادی (یا متوسط)، زیاد و شدید (یا خیلی زیاد) طبقه‌بندی شده‌ است.

 

 

 

 

شکل6-الف) همپوشانیبهروش AHP وب) نقشۀ خطرپذیریمحله‌هایشهری

Fig 6 – A) Overlap by AHP method B) Risk map of urban neighborhoods

 

 

تجزیه‌وتحلیلخطرپذیریمحله‌ها

براساس خروجی نهایی روش AHP درGIS  (شکل شمارۀ 6) به‌ترتیب، محله‌های شمارۀ 4 و 6، که تقریباً 8/18 درصد منطقه را تشکیل می‌دهد، جزء محله‌های با خطرپذیری زیاد قرار دارد. محلۀ 4 جزء محلات دارای سکونتگاه غیررسمی و محلۀ 6 جزء محلات میانی شهر است که وضعیت شبکۀ معابر و کیفیت بافت آنها مناسب نیست، تراکم جمعیتی زیادی دارد و میزان فضاهای بی‌دفاع شناسایی‌شده در این محلات نسبت به دیگر محلات منطقه بیشتر است.

محلات شمارۀ 5، 7 و 9، که 27/27 درصد منطقه را تشکیل می‌دهد، جزء محله‌های با خطرپذیری زیاد قرار دارد. محله‌های 5 و 9 جزء محلات حاشیه‌ای شهر است و کیفیت معابر و بافت شهری مناسب ندارد و کاربری اراضی در این محدوده سازگار نیست.

محلۀ شمارۀ 3، که جزء بافت میانی و روستایی شهر محسوب می‌شود، در وضعیت متوسط قرار دارد و در صورت نبود رسیدگی می‌تواند به محلات با خطرپذیری زیاد یا در صورت رسیدگی مناسب به محله‌ای بی‌خطر ازلحاظ وجود فضاهای بی‌دفاع تبدیل شود.

سایر محله‌های منطقه (1، 2، 8 و 10)، 37/36 درصد منطقۀ 3 شهر اردبیل را به خود اختصاص داده‌ و جزء محلات با خطرپذیری کم و خیلی کم ازنظر وجود فضاهای بی‌دفاع قرار گرفته‌ است. بیشتر این محلات، محله‌های نوبنیاد شهر یا در حال تکمیل است یا برنامه‌هایی برای ساماندهی آنها اجرا شده است. در برخی از این محلات ممکن است یک معیار مانند تراکم جمعیت زیادی باشد؛ اما سایر معیارها، نقش کمتری در تعیین میزان آسیب‌پذیری دارد.

 

نتیجه‌

با توجه به اهمیت موضوع، هدف این پژوهش، بررسی فضاهای بی‌دفاع و پهنه‌بندی محله‌ای منطقۀ 3 شهر اردبیل ازنظر وجود فضاهای بی‌دفاع شهری بود. در این خصوص، با استفاده از برداشت میدانی، 172 فضای بی‌دفاع در محلات منطقۀ 3 شهر اردبیل شناسایی‌ و با استفاده از روش تراکم کرنل تحلیل شد. نتایج حاصل از این روش نشان داد برخی از محلات منطقه ازنظر وجود فضاهای بی‌دفاع در وضعیت خطرپذیری و آسیب‌پذیری قرار دارد؛ ازجمله به محلات پرجمعیت و حاشیه‌ای می‌توان اشاره کرد. درادامه، برای سنجش پراکنش فضایی فضاهای بی‌دفاع شهری در سطح منطقۀ 3 شهر اردبیل، از ابزار میانگین نزدیک‌ترین همسایگی استفاده شد. محاسبات انجام‌شده با ابزار میانگین نزدیک‌ترین همسایگی نشان داد فضاهای بی‌دفاع شهری در سطح منطقه به‌صورت خوشه‌ای و نامتوازن توزیع یافته‌ است. بنا بر شرح مذکور ملاحظه می‌شود، محدوده‌های خاصی، محل تمرکز فضاهای بی‌دفاع مد نظر است و از الگوی متمرکز پیروی می‌کند و درمقابل، بخش‌هایی از سطح محدوده ازنظر وجود چنین فضاهایی، محدوده‌های پاک محسوب می‌شود.

نتیجۀ پیاده‌سازی مدل AHP در GIS نشان داد 35/45 درصد از محلات ازلحاظ وجود فضاهای بی‌دفاع در معرض خطرپذیری زیاد و خیلی زیاد قرار دارد. این محلات، جزء محلات دارای سکونتگاه غیررسمی و محلات میانی شهر است که وضعیت شبکۀ معابر و کیفیت بافت آنها مناسب نیست و تراکم جمعیتی زیادی دارد و کاربری اراضی در این محدوده سازگار نیست. این پهنه‌ها، پتانسیل بالقوه‌ای برای گسترش آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری دارند که باید برای آنها فکری اساسی شود.

با توجه به یافته‌های حاصل از پژوهش گفتنی است، توزیع فضاهای مستعد بروز جرم به تمرکز و تراکم در محدودۀ خاص و بعد بخش کوچکی از سطح محدوده گرایش دارد که نتایج پژوهش افرادی همچون شرمن، گارتین و برگر (1989) و منصوری و همکاران (1396) با این امر، همسوست. دیگر پژوهش همسو با نتایج این پژوهش، پژوهش یوسفی و جوهری (1394) است که ضعف نظارت، رؤیت‌پذیری، خلوتی و تاریکی، آشفتگی و فرسودگی از مهم‌ترین عناصر بی‌دفاعی فضاهای شهری است. براساس موضوع و نتایج، پژوهش حاضر می‌تواند زمینه‌ساز انجام‌دادن پژوهش‌های دیگر، همانند بررسی جرم‌خیزی شهر به تفکیک انواع جرائم، تأثیر متغیرهای محیطی بر وقوع جرم، جرائم شهری به تفکیک نوع بافت شهری و دیگر موضوعات مرتبط شود.

براساس یافته‌ها و بر مبنای معیارهای بررسی‌شده، پیشنهادهای ذیل در مدیریت و کاهش آسیب‌پذیری محلات مطرح می‌شود:

1- تهیۀ نقشۀ جامع جرم می‌تواند کمک‌کننده و راهنمای نیروهای امنیتی باشد. همسو با این موضوع، سیستم اطلاعات جغرافیایی بسیار اهمیت دارد؛

2- بازآفرینی پایدار بافت‌های غیررسمی، قدیمی و فرسوده که اغلب مناطق بحرانی را تشکیل می‌دهد؛

3-        تعیین تکلیف ساختمان‌های مخروبه (پاک‌سازی یا بازسازی) در سطح منطقه که تعداد آنها نیز کم نیست؛

4- استقرار و ترکیب کاربری‌هایی با فعالیت زمانی زیاد (شبانه‌روزی) در محدودۀ کاربری‌هایی که فعالیت زمانی محدود در شبانه‌روز دارد؛

5- مکان‌یابی و احداث مراکز انتظامی حتی به‌صورت واحدهای کوچک‌تر در محدوده‌های آسیب‌پذیر؛

6-    نصب دوربین‌های مداربسته در فضاهای شلوغ و پررفت‌وآمد و اعلام وجود آن و کنترل‌کردن فضا با استفاده از علائم و رعایت اصول زیباشناسانه (با اولویت نصب در محلات آسیب‌پذیر) و

7- به‌روزرسانی کردن و ثبت دقیق اطلاعات رایانه دربارۀ مکان و زمان وقوع جرائم.



[1] Pin Maps

[2] Brantingham

[3] Crow

[4] Abeyie & Harries

[5] Parish

5 Sherman

6 Gartin

7 Buerger

8 Sohn

9 TaehoonHa

1 Robert Park

2 Burgess

3 Mckee

1 Tomas L Satty

ابراهیمی، ن.؛ علیرضایی، ن.؛ خدادادی، ا. و بشارت‌نیا، م. (1394). «مروری بر روش‌های آماری تحلیل داده‌های جرم مبتنی بر مکان». فصلنامۀتوسعه‌سازمانیپلیس، د 12، ش 53، ص 89-112.
ابراهیمی‌ جم، س. و احمدیان، ر. (1392). «علل شکل‌گیری فضاهای بی‌دفاع شهری در پایانۀ غرب شهر تهران»، پژوهشنامۀجغرافیایانتظامی، د 1، ش 4، ص 53-76.
احمدی، ح. (1396).  جامعه‌شناسی انحرافات، تهران: انتشارات سمت.
پوراکبر، ط. (1396). «رابطۀ فضاهای بی‌دفاع شهری با احساس امنیت اجتماعی (مطالعۀ موردی: شهروندان شهر تهران)»، فصلنامۀ مطالعات جامعه‌شناختی شهری، د 7، ش 22، ص 135-156.
خوشفر، غ.ر.؛ محمدی، آ.؛ محمدزاده، ف.؛ محمدی، ر. و اکبرزاده، ف. (1394). «امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی (مطالعۀ موردی: جوانان 29-15سالۀ شهر قاین)»، فصلنامۀ مطالعات اجتماعی ایران، د 9، ش 1، ص 71-102.
داوودی دهاقانی، ا. و پیرحیاتی، ب. (1397). «تأثیر اقدامات معاون پیشگیری کلانتری‌ها در پیشگیری انتظامی از جرم (مورد مطالعه: سر کلانتری پنجم فرمانده انتظامی تهران بزرگ)»، فصلنامۀ پژوهش‌های مدیریت انتظامی، د 13، ش 1، ص 71-94.
رجبی فرجاد، ح. و شایگان، ف. (1398). «بررسی عوامل مؤثر بر احساس امنیت شهروندان اهوازی»، فصلنامۀ مطالعات امنیت اجتماعی، د 10، ش 58، ص 47-75.
زیاری، ک.؛ فرهادی‌خواه، ح. و کلانتری، م. (1395). «بررسی فضاهای بی‌دفاع شهری در سطح محله (مورد مطالعه: محلۀ هرندی تهران)»، پژوهشنامۀجغرافیایانتظامی، س 4، ش 15، ص 29-56.
شهرداری اردبیل. (1395). نقشه‌های اخذشده از معاونت شهرسازی، معاونت شهرسازی شهرداری اردبیل.
عبدی، ر.ع.؛ عبدی، ت. و نجفی خواجه بلاغ، ع. (1397). «بررسی نقش مؤلفه‌های پیشگیری اجتماعی از جرم از نظر اسلام در موفقیت پلیس»، فصلنامۀ مطالعات امنیت اجتماعی، د 9، ش 54، ص 55-97.
عشایری، ط.؛ عباسی، ا.؛ مهدی‌زاده اردکانی، م. و حاجی حسینلو، س. (1395). «تحلیل جامعه‌شناختی رابطۀ بین مؤلفه‌های سرمایۀ اجتماعی با پیشگیری از جرم (مورد مطالعه: استان اردبیل)»، فصلنامۀ پژوهش‌های مدیریت انتظامی، د 11، ش 4 ص 531-551.
عشایری، ط. و نامیان، ف. (1398). «فراتحلیل عوامل مؤثر بر پیشگیری از وقوع جرم»، فصلنامۀ پژوهش‌های مدیریت انتظامی، د 14، ش 1، ص 33-54.
علیزاده، ک. و عنبری، س.ح. (1396). «نقش فضاهای بی‌دفاع شهری در وقوع جرم با تأکید بر پارک‌های منطقۀ 9 مشهد»، فصلنامۀ برنامه‌ریزی شهری، د 8، ش 29، ص 141-160.
غفاری گیلانده، ع.؛ هاشمی معصوم‌آباد، ر.؛ نیکفال مغانلو، س. و مصطفی‌پور، م. (1398). «ارزیابی توزیع فضایی پارک‌های محله‌ای و ارائۀ الگوی بهینه مکان‌یابی با استفاده از روش VIKOR (مطالعۀ موردی: شهر اردبیل)»، فصلنامۀ علوم و تکنولوژی محیط‌ زیست، د 21، ش 5، ص 241-261.
فرخی، م. و صالحی، ع. (1389). «تأملی بر مفهوم امنیت اجتماعی در فضاهای شهری ایران از گذشته تا به حال»، همایش ملی معماری پایدار زیست‌محیطی با رویکرد اصلاح الگوی مصرف، همدان، ایران.
فرهادی‌خواه، ح. و سیدعلی‌پور، س.ع. (1395). «بررسی احساس امنیت در فضاهای عمومی (پارک هرندی تهران)»، فصلنامۀ دانش انتظامی پلیس پایتخت، س 9، ش 4، ص 43-59.
قلمبر دزفولی، ر. و محمدی، ش. (1394). «تحلیل پراکنش فضاهای بی‌دفاع شهری با استفاده از GIS (نمونۀ موردی: شهر جدید پردیس)»، پژوهشنامۀ جغرافیای انتظامی، س 3، ش 11، ص 1-24.
کلانتری، م. (1394). گزیدۀ مقالات جغرافیا و تحلیل بزهکاری، زنجان: نشر آذر کلک.
کلانتری، م.؛ قصری، م.؛ جباری، م.ک. و قزلباش، س. (1392). بررسی جغرافیایی جرائم در بخش مرکزی شهرها (مورد مطالعه: بزه قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر در بخش مرکزی شهر تهران)»، فصلنامۀ تحقیقات جغرافیایی، د 28، ش 2، ص 13-32.
محسنی تبریزی، ع.ر.؛ قهرمانی، س. و یاهک، س. (1390). «فضاهای بی‌دفاع شهری و خشونت (مطالعۀ موردی: فضاهای بی‌دفاع شهر تهران)»، فصلنامۀ جامعه‌شناسی کاربردی، د 22، ش 4، ص 51-70.
محمدی، ع.ر.؛ هاشمی معصوم‌آباد، ر. و نیکفال مغانلو، س. (1396الف). «تعیین پهنه‌های مناسب مکان‌گزینی دوربین‌های مداربستۀ شهری با رویکرد ارتقای امنیت و ایمنی شهری (مطالعۀ موردی: شهر اردبیل)»، فصلنامۀ پژوهش‌های حفاظتی-امنیتی دانشگاه جامع امام حسین (ع)، د 6، ش 21، ص 129-158.
محمدی، ع.ر.؛ غفاری گیلانده، ع.؛ یزدانی، م.ح. و محمدی، ج. (1396ب). «تعیین پهنه‌های مناسب مکان‌گزینی دوربین‌های CCTVs  در راستای تحقق شهر هوشمند (مطالعۀ موردی: شهر زنجان)». پژوهش‌های جغرافیای برنامه‌ریزی شهری، د 5، ش 4، ص 607-628.
محمدی، ع.ر.؛ فیروزی مجنده، ا. و ارژنگی مستعلی بیگلو، ح. (1398). «پهنه‌بندی فضاهای بی‌دفاع و مستعد جرم‌خیزی در شهر اردبیل»، پژوهش‌های جغرافیای برنامه‌ریزی شهری، د 4، ش 7، ص 785-806.
منصوری، ف.؛ غنیمتی، ح. و نوفر، ز. (1396). «رابطۀ فضاهای بی‌دفاع شهری با افزایش جرائم شهری در شهر کرمانشاه»، پژوهشنامۀ جغرافیای انتظامی، د 5، ش 18، ص 135-162.
مهندسان مشاور طراحان بافت و معماری. (1394). مطالعاتبافتفرسودۀشهراردبیل، جلد 1، آرشیو کتابخانه وزارت راه و شهرسازی.
مهندسان مشاور طرح و کاوش. (1394). طرحجامعوتفصیلیشهراردبیل، گزارش طرح از معاونت شهرسازی ادارۀ کل راه و شهرسازی اردبیل.
نایبی، ه.؛ صدیق سروستانی، ر. و قهرمانی، س. (1390). «نقش فضاهای بی‌دفاع شهری در رفتارهای خشونت‌آمیز»، فصلنامۀ دانش انتظامی، د 13، ش 1، ص 199-231.
هاشمی معصوم‌آباد، ر. (۱۳۹۶). تحلیلی بر وضعیت کالبدی فضایی کانون‌های محله‌ای و ارائۀ راهکارهای مناسب (پژوهش موردی: محدودۀ محلۀ پیر مادر، شهر اردبیل)، پایان‌نامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل.
یوسفی، ع. و جوهری، ل. (1394). «فضاهای بی‌دفاع شهر و حس ترس؛ پدیدارشناسی تجربۀ عبور از پل‌های زیرگذر در مشهد»، فصلنامۀ جغرافیا و مخاطرات محیطی، د 3، ش 11، ص 129-143.
Arabi, M., Saberi Naseri, T., and Jahdi, R. (2019) Use all generation of crime prevention through environmental design (CPTED) for design urban historical fabric (Case Study: The central area of Tehran Metropolis, Eastern Oudlajan), Ain Shams Engineering Journal, 11(2), 519-553.
Crime Prevention Unit. (2012) CPTED STRATEGIES A guide to safe environments in Prince William County, Virginia, Prince William County Police Department Crime Prevention Unit.
Daryabari, J., Bayat, A., Ismailzaei, N., and Tajik, M. (2016) Urban defenseless spaces, Threatening factor to the urban sustainable development, MARTINIA, 5(2), 323-332.
Doran, B., and Burgess, M. (2012) Putting fear of crime on the map: Investigating perceptions of crime using Geographic Information Systems. New York: Springer-Verlag.
Md Sakip, S.R., and Abdullah, A. (2018) An evaluation of crime prevention through environmental design (CPTED) measures in a gated residential area. Asian Journal of Environment-Behaviour Studie, 3(6), 21-28. https://doi.org/10.21834/aje-bs.v3i6.232.
National Crime Prevention Council. (2003) Crime Prevention Through Environmental Design Guidebook, Singapore: National Crime Prevention Council.
Newman, O. (1996) Creating Defensible Space. Center for Urban Policy Research: U.S. Department of Housing and Urban Development Office of Policy Development and Research. Pennsylvania: DIANE Publishing.
https://www.humanics-es.com/defensible-space.pdf.
Richard. H.S., and Kitchen, T. (2002) Planning for crime prevention: A Transatlantic Perspective, London, New York: Routledge.
Sherman, L.W. (1995) Hot spots of crime and criminal careers of places. NCJRS. 35-52.
Sherman, L.W., and Weisburd, D. (2006) General deterrent effects of police patrol in crime “hot spots”: A randomized, controlled trial, Journal Justice quarterly, 12(4), 625-648.
Sherman, L.W., Gartin, P.R., and Buerger, M.E. (1989) Hot spots of predatory crime: Routine zctivities and the criminology of place. Criminology, 27(1), 27-55.
Sohn, D.W. (2016) Residential crimes and neighbourhood built environment: Assessing the effectiveness of crime prevention through environmental design (CPTED), Journal of Cities, 52(1), 86-93.
Taehoon, H., Gyeong, S.O., and Hyeon, H.P. (2015) Comparative analysis of defensible space in CPTED housing and non-CPTED housing. International Journal of Law, Crime and Justice, 43(4), 496-511.
دوره 9، شماره 3 - شماره پیاپی 30
پژوهش های راهبردی مسائل اجتماعی ایران، سال نهم، شماره پیاپی 30، شماره سوم، پاییز 1399
مهر 1399
صفحه 81-102
  • تاریخ دریافت: 17 فروردین 1399
  • تاریخ بازنگری: 17 آبان 1399
  • تاریخ پذیرش: 03 دی 1399
  • تاریخ اولین انتشار: 03 دی 1399
  • تاریخ انتشار: 01 مهر 1399